انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

برگی از تاریخ منافقین قدیم و جدید در گرگان

بعد از 33سال" خروج پرونده خانه تیمی کوی ویلای گرگان از بایگانی!

مسئولین دخیل در کشف و عملیات که بنا بر دلایلی امکان ارتباط با آن وجود ندارد بویژه افراد مسئول حاضر در گرگان که در یکی از موارد بجهت ارائه کدهای انحرافی امکان وابستگی حداقل به بند شمار 1محتمل است و چندان نمی شود به او نزدیک و از منابع او استفاده کرد.

  


به گزارش عدالت خواهان گلستان"با اعلام رسمی خروج سازمان مجاهدین(منافقین) علیه نظام جمهوری اسلامی در تاریخ 26/3/1360طی همین سال با توجه به جذب فراگیر این گروهک در سراسر کشور، خانه های تیمی متعددی کشف و عناصر تروریست آن معدودم و بعضی آنان نظر به همکاری های موثر اطلاعاتی برای کشف و انهدام این خانه ها، توبه و مشمولیت رأفت اسلامی به زندگی معمول خویش بازگشتند. پرونده خیانت و جنایت این گروهک منحرف در این 35سال در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و بین المللی بر کسی پوشیده نیست. پرونده هایی که در موارد بسیاری بایگانی و در مواردی بجهت وجود عناصری که به دلیلی از جمله خروج از کشور مباشرین و مسببین آن و یا بعضی ملاحظات! هنوز مفتوح و حداقل افکار عمومی منتظر دریافت اطلاعات شفاف و نتایج اقدامات مقتضی است.
شهر انقلابی و شهیدپرور گرگان که بر بلندای افتخارات مبارزاتی خود برگ زرین 5آذر را به همراه دارد، مصون از تحرکات کور عناصر این فرقه نبوده است. امروز وقتی از تحرکات این گروهک در میان کسانی که فضای آن سالها را خوب درک کرده اند سخن بگویی بعضی آنها با آب و تاب خاصی حوادث و درگیری مسلحانه در ضلع شمالی پارک شهر گرگان را تعریف می کنند و بعضی دیگر از پرحاشیه ترین کشف خانه تیمی یعنی در کوی ویلا سخن می گویند! البته در این مورد اخری نه با آب و تاب! بلکه با یک احتیاط همراه با ترس و ملاحظه و حتی سانسور بخش هایی از آن. در این سال یک خانه تیمی در کوی ویلای سابق کشف می گردد. دو تن از اعضای این خانه اعدام می شوند و یک عنصر آن در همان روز کشف خانه تیمی با پوششی خاص آزاد و بعد برای یک مدت طولانی از منطقه خارج می گردد. بعضی افراد معتقدند وی توبه نموده است و با عزیمت خود به جبهه های جنگ! و بعد از آن با ورود همراه با جهد و تلاش در فراگیری علوم دینی! موجبات رأفت اسلامی را فراهم نموده است و هیچ لجاجتی همچون موارد مشابه دیگر (از نظر منزلت و وابستگی شخصی) که منجر به اعدام آنان شد، در این عنصر مشاهده نشده است. بعضی دیگر معتقدند که هیچ سند مکتوبی در خصوص توبه نامبرده وجود ندارد و تمام این اقدامات پوششی بوده است و ماهیت این عنصر به دلالت وابستگی تشکیلاتی به یک جریان(که البته در این اواخر در صدد عضویت در یک جامعه علمی فراگیر و رسمی مورد تایید نظام بود که با هوشیاری و اطلاع به مسئولین آن نهاد خنثی شد)، افراد دارای همان گرایشات انحرافی ، دخالت در رانت های اقتصادی ، فعالیت های پوششی فرهنگی و جذب اعتبارات(از این مرکز پوششی وابسته به اتاق فکر و عملیات کاملا بسته یاد می شود)، دخالت در قضیه مشهور یک میلیارد سند سازی و کسب نامشروع بخش اعظمی از آن، قضیه مشهور سنگ ریزه های بستر رودخانه...هیچ تغییری نکرده و فقط عنوان و لباس اش تغییر کرده است و حتی بعضی افراد به مزاح به سبیل های پرپشت گروهکی او نیز استناد می کنند! مهم تر آنکه در جریان این کشف براثر مباشرت همین عناصر فردی بی گناه مصدوم و بعد براثر این جراحات فوت می کند.
راویان اصلی این واقعه که در این عملیات کشف و دستگیری حضور داشته اند یک شخص عالی رتبه است که در حال حاضر در تهران در حال خدمت می باشد و از او به نام قهرمانی یاد می کنند که اولین سیلی را به صورت این عنصر نواخته است و همچنین اشخاص دیگری که در استان حضور فیزیکی در عملیات مقدماتی داشته اند. بعضی اشخاص حتی یک واقعه تروریستی منتسب به اعضای سازمان منافقین که چند ماه بعد از آن رخ می دهد و دو تن از پاک ترین افراد شهید می شوند بسیار مشکوک و احتمالا برای انحراف از فضای سنگین حاکم بر خانه تیمی کوی ویلا می دانند. در کل این پرونده پر حاشیه با سطح طبقه بندی خاص بسته می شود.
اما این پرونده با بازگشت این عنصر متواری و آغاز فعالیت های با احتیاط و ظاهرا تدریجی و پله پله ای از علمی، مذهبی، اجتماعی و اوج آن در این یکسال اخیر با مرحله نوینی از فعالیت های سیاسی با یک عقبه فکری و عملیاتی ، از بایگانی افکار خواص خارج شده است و جسته و گریخته در بعضی نشست ها و گعده های سیاسی از آن سخن می گویند.
حساسیت این پرونده نه وابستگی خانوادگی این عنصر و حتی افراد خاصی که در تهران از او حمایت سیاسی و مشاوره های ویژه (برای ورود به فاز سیاسی) می دهند و یا اتاق فکر و حلقه بسیار بسته و وفادار به او! (سخنان یکی از همین افراد وابسته به حلقه اول در یک جلسه دو نفره شنیدنی است) بلکه پیچیده گی و سنگینی فضای حاکم بر خارج شدن این پرونده از بایگانی افکار خواص و ترس و وحشت در شیوع آن در افکار عمومی است.
در طول یکسال گذشته که بطور غیر محسوسی از طریق منابع مختلف روی این پرونده بزرگ کار می کردیم به وجود چند گروه عمده و فعال پی بردیم و همین امر کار را بسیار سخت کرده بود:
1 - فرد و واحد مسئول مرتبط با این پرونده که با حساسیت بسیار بالا و تعهد وصف ناپذیری گزارش های پیرامونی آن را از منابع مختلف رصد و ارزیابی می کنند و در بعضی موارد...که جای تقدیر از این نگاه مسئولانه وجود دارد.
2 - فرد و گروهی از عناصر خبره نزدیک به این عنصر که در طول این سالها با حساسیت روند بازگشت، فعالیت ها و مطرح شدن او را مرحله به مرحله رصد و متناسب با فضای موجود راهنمایی و مشاوره های لازم را ارائه می نمودند. این فرد و تیم آن بجهت وابستگی های تشکیلاتی و دین سیاسی بسته عمل می کنند.
3 - گروه مطلعین که خود شامل سه گروه می شوند: الف- خانواده و وابستگان معدومین این خانه تیمی و یکی از قربانیان این عملیات که اطلاعات ذی قیمتی در اختیار دارند که بنظر می رسد در تمام این سالها در بایگانی درون خود این پرونده را بروز رسانی می نموده اند. ب- مسئولین دخیل در کشف و عملیات که بنا بر دلایلی امکان ارتباط با آن وجود ندارد بویژه افراد مسئول حاضر در گرگان که در یکی از موارد بجهت ارائه کدهای انحرافی امکان وابستگی حداقل به بند شمار 1محتمل است و چندان نمی شود به او نزدیک و از منابع او استفاده کرد. ج- مطلعین از وجود چنین پرونده طبقه بندی شده که خود دو دسته اند: ج1- آنانی که از وجود چنین پرونده ای با جزییات آن مطلع و البته از وجود آن با تمام اسناد و گزارش های سابق در حال حاضرابراز تردید می کنند!! و آنانی که به اقرار یکی از شرکای اقتصادی خود به دلیل وابستگی های جریانی و سیاسی و همچنین نگاههای طمع ورزانه، بخشی از این پرونده را...نموده است و در فضای سیاسی برای خود قلمروی بدست آورده اند. ج2- آنانی که دستی در مطالعات تاریخ انقلاب در این منطقه دارند و از لابلای بایگانی های تاریخی به اسناد ارزشمندی دست پیدا کرده اند.
البته گروه های دیگری به دلیل مسئولیت های نظارتی در حوزه سیاسی در این زمینه فعالیت می کنند و یا افراد و گروهایی که ما وارد مطالعات میدانی خود نکرده ایم اما از مجموع این کار سنگین به نتایج مورد انتظار شخصی دست پیدا کرده ایم و دیگر نیازی به ادامه چنین کاری با توجه به این فضای سنگین نمی باشد. اما از نتیجه این بررسی دو راهکار پیش روی مخاطب اصلی این پرونده است. آرام و بی سر و صدا یکبار دیگر مهاجرت کند و سر در کتاب و مباحثات علمی خود نهد و دست از آرزوها و رویاهای واهی خود بردارد و یا با لجاجت ناشی از مشورت غلط طمع ورزان سیاسی و مدعیان نفوذ و قدرت، این پرونده از بایگانی افکار خواص بصورت علنی خارج و در اختیارافکار عمومی گذاشته شود که آنان خود قضاوت کنند! پژواک


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد