انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

اقای هاشمی! انقلاب بدهکار هیچ کس نیست


طلبکاری از انقلاب در فرودگاه/ بیت امام یا راه امام؟!
جفای بزرگ هاشمی به انقلاب و امام در فجر سی و هشتم انقلاب، همان است که او برای عبور از قانون و آرمان امام خمینی، دست نواده او را رها نمی‌کند تا شاید از این طریق در آخرین ریسک سیاسی و انتخاباتی‌اش – پس از پنج بار شکست انتخاباتی – خانواده امام نجات غریق هاشمی باشد. آیا این سخنرانی هاشمی در فرودگاه مهرآباد را باید هنگامه فرود او از روزهای همراهی با امام و انقلاب دانست؟!
طلبکاری از انقلاب در فرودگاه/ بیت امام یا راه امام؟!

  

گروه سیاست جهان نیوزـ  بی‌تردید حمله دیروز هاشمی به «بدهکاران امام» – البته به زعم او- جز در این ساعت و لحظه در زمان دیگری قابلیت ارائه نداشت. هاشمی با بهانه قرار دادن «بدهکاری به امام» در واقع یک بار دیگر از «طلبکاری خودش» پرده برداشت و با قیاس به نفس کردن، ‌امام را همچون خود پنداشت که برای احراز صلاحیت افراد دو نسل بعد از خود، طلبکار نظام جمهوری اسلامی است و نظام باید بدهی خود را به خانواده امام بپردازد.

هاشمی خود برای خبرگان تأیید صلاحیت شده است، چیزی که می‌توانست به راحتی اتفاق نیفتد. او تجربه رد صلاحیت به خاطر کهولت سن را دارد. «تشخیص ناظران قانون از مسئله سن» دو سال پیش به او اجازه نداد تا نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود و او همواره در این مدت بدون اینکه به مردم توضیح دهد که چرا او باید از قانون عبور کند، پیروزی 7/50‌درصدی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری را نتیجه رد صلاحیت خود اعلام می‌کند و منت یک رد صلاحیت قانونی را بر گردن روحانی می‌گذارد و در واقع اعتراض به رد صلاحیت خود را در بسته پیروزی روحانی می‌نهد تا تلخ و شیرین ماجرا را به هم بیامیزد و از تلخی «مر قانون» برای خود بکاهد. این بار نیز این امکان وجود داشت که رأی اکثریت شورای نگهبان از ورود هاشمی به عرصه انتخابات مانع شود و برخی شنیده‌ها نیز از چنین اراده‌ای خبر می‌داد.

شکی نیست که خود هاشمی هم به اندازه برخی کارگزارانش که نگرانی‌های خود را به فضای رسانه می‌کشاندند، نگران تأیید صلاحیت خود بود و تا لحظه آخر نفس در سینه حبس کرده بود. اگر چنان اتفاقی می‌افتاد در آن صورت سخنان دیروز هاشمی در حمله به شورای نگهبان تحت‌الشعاع شخص خودش قرار می‌گرفت و بنابراین نمی‌توانست با این مضامین باشد. اما هاشمی دیروز علاوه بر خاطر جمعی از تأیید صلاحیت خود و علاوه بر قرار گرفتن در فضایی که پس از اعتراض سید حسن خمینی به احراز صلاحیت نشدنش شکل گرفت، به آیین گرامیداشت سالروز ورود امام به میهن نیز دعوت شده بود و بنابراین همه این امتیازها را در کنار هم گذاشت تا با احساسی کردن فضای یادبود امام، از «قانون امام» به سادگی عبور کند و دست به یک عوام‌فریبی کم سابقه بزند که محور آن طلبکاری تمام نشدنی خودش از انقلاب است.

هاشمی بهتر از دیگران می‌داند که در قانون و مرام امام، کسی بدهکار شخص امام و خانواده‌اش نیست. «بدهکار انقلاب بودن همه افراد» و اینکه «انقلاب بدهکار هیچ کس نیست»، قانون امام است و این با پوپولیسم «احراز صلاحیت نواده امام از طریق رفع بدهکاری امام» در تضاد صد در صد است. همچنان که اگر بنا به بدهکاری به شخص امام باشد، خانواده امام و شخص هاشمی بدهکار‌ترین افراد به امام هستند و جز با احترام به قانون امام نمی‌توانند حتی ریالی از این بدهکاری را بپردازند. کسانی که سرمایه و آبروی اجتماعی خود را از امام دارند و منهای امام واجد هیچ موقعیت و امتیازی در نظر مردم نیستند، بدهکارترند.

امام همواره تأکید می‌کرد که انقلاب به هیچ کس بدهکار نیست و همه بدهکار انقلابند اما ظاهراً هاشمی هنوز به دنبال ستاندن طلب خود از انقلاب است. امام می‌گوید: «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‌ خود را به گروه‌ها و لیبرال‌ها می‌خوریم. آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا «مرگ بر امریکا» گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری می‌کنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی داده‌اید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کرده‌ایم و صدها چرای دیگر.»

اما هاشمی که پشیمان از دشمنی با امریکاست، حالا نه از «بدهکاری به انقلاب» که صرفاً برای پرکردن پازل انتخاباتی خود، صحبت از «بدهکاری به امام» می‌کند، با آنکه بارها و بارها از امام شنیده است که او خود را خدمتگزار مردم می‌دانست و ذره‌ای طلبکاری نداشت و برای بستگان خود هم – چه اشبه الناس به او(!) و چه دیگران - قابلیت طلبکاری از نظام و مردم را نمی‌پذیرفت. هاشمی حالا در سخنانی که شور آن حتی برای عموم مردم از مزه افتاده است، می‌گوید: «همه باید به امام(ره) و بیت ایشان خود را بدهکار حساب کنیم، بدهکارها هدیه‌خوبی در مقدمه انتخابات به بیت امام ندادند. صلاحیت شخصیتی را که اشبه به جدش امام خمینی است، قبول نمی‌کنید؛ شما صلاحیت خود را از کجا آورده‌اید؟! چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟! چه کسی به شما اجازه داد که یکجا بنشینید و داوری کنید؟! برای مجلس و دولت و جاهای دیگر و اختیارات را در دست بگیرید؟! چه کسی اجازه داد که اسلحه برای شما باشد و تریبون‌ها برای شما باشد؟! چه کسی اجازه داد که تربیون‌های نماز برای شما باشد و صداوسیما برای شما باشد؟! چه کسی به شما اینها را داد؟! اگر امام خمینی و نهضت ایشان و اراده عمومی مردم نبود هیچ‌کدام از اینها نبودند. زمانی که باید همه به هم تبریک بگوییم هدیه بدی به بیت امام دادید. افکار عمومی کمتر از ما اشتباه می‌کنند و چنانچه اشتباه هم کنند خود به زودی می‌فهمند و جبران می‌کنند.»

اوج عوا‌م‌فریبی در سخنان هاشمی آنجا نیست که مثلاً از شورای نگهبان می‌خواهد با عبور از قانون، نواده امام را تأیید صلاحیت ‌کنند، بلکه آنجاست که با تحریک افکار عمومی به نکته خنده آوری اشاره می‌کند و می‌گوید: «چه کسی اجازه داد که اسلحه برای شما باشد؟!» به راستی هاشمی چگونه می‌خواهد با مردمی از تبعیض در قدرت سخن بگوید که از آغاز انقلاب تا کنون او را همواره دست بر قبضه اسلحه (!) و قبضه تریبون نماز جمعه و قبضه فامیلی صدا و سیما و ابزارهای دیگر قدرت دیده‌اند؟ هاشمی طلبکار از انقلاب، حتی زمانی که شکست سنگینی از کاندیدای ریاست جمهوری سال 84 خورد و از سکوت نا‌متعارف (تبریک نگفتن به کاندیدای پیروز) و برخی دیگر از رفتارهایش در آن زمان بیم آن می‌رفت تا در روندی حساب شده زیر بار نتیجه انتخابات نرود، محبت نظام اسلامی را بالای سر خود دید و توجه و احترام نظام به او استمرار یافت. شاید اگر او در آن زمان به طوفان آرای مردمی سپرده می‌شد، حالا نمی‌توانست در رویکردی طلبکارانه کهولت سنی‌اش را دلیل پیروزی یک کاندیدای دیگر بداند! و در طلبکاری دیگری از شورای نگهبان بخواهد مانع جریان سازی انتخاباتی او نشوند!

جفای بزرگ هاشمی به انقلاب و امام در فجر سی و هشتم انقلاب، همان است که او برای عبور از قانون و آرمان امام خمینی، دست نواده او را رها نمی‌کند تا شاید از این طریق در آخرین ریسک سیاسی و انتخاباتی‌اش – پس از پنج بار شکست انتخاباتی – خانواده امام نجات غریق هاشمی باشد. آیا این سخنرانی هاشمی در فرودگاه مهرآباد را باید هنگامه فرود او از روزهای همراهی با امام و انقلاب دانست؟!
منبع: جوان
کد مطلب: 471527

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد