
آری! حزب الله بدبین نیست، شیفته قدرت و شوکت هم نه، که بخاطرش پاچه این و آن را بگیرد و به دامن راست و دروغ درآویزد و خلاصه به سیره برخی از حضرات، به هر قیمتی فرصت خدمت(!) را به چنگ آورد، اما حزب الله به واسطه نسبتی که با خدا دارد، به سلاح بصیرت و تدبیر مجهّز است و به این آسانیها هم نمیشود کلاه سرش گذاشت! خصوصا با تجربه گرانباری که در سایه حکومت سیو اندیساله اسلامیاندوخته است!
حزب الله خوب میبیند، خوب میشنود، خوب اندیشه میکند و آنگاه بر اساس وظیفهای که در پیشگاه خداوند و برای خدمت به عیال الله دارد، اقدام میکند.
اعتدال که واژه ای با بار معنایی مثبت تلقی میگردد، مفهومیچند لایه و توسعه پذیر و پرکاربرد در نظامهای معنایی مختلف است؛ این واژه هم در ادبیات دینی ما منشأ و مبنا دارد -همانطور که تعدادی از دوستان در حال حاضر در موسسه … نسشته اند به واکاوی ریشههای قرآنی آن تا شاید اسلامیاش بنمایانند که صدالبته نیازی به این کارها نیست!- و هم در ادبیات سیاسی و اجتماعی روزآمد غرب سکولار!
وقتی واژه خوش لعابی به نام اعتدال شنیده میشود، ناخودآگاه در بدایت امر سیگنال مثبتی احساس میشود که به دنبالش شاید خلسه ای غفلتآور بر شنونده عارض شود!اشتباه نشود؛ این نگارنده خود نه اعتقادی به بدبینی دارد و نه داعیهای بر القای نگاه بدبینانه به خوانندگان محترم، بلکه آنچه این قلم را به فرسایش وامیدارد و آنچه این زبان را به گفتن، توجه به حقائق مکتوم و احیاناً مغفولی است که اگر برادرانه تذکر و توجه داده نشوند، موجبات نتایج ضررباری برای تودههای رنجدیده و عمیقا متدین این سرزمین اسلامیخواهد شد.
آری! حزب الله بدبین نیست، شیفته قدرت و شوکت هم نه، که بخاطرش پاچه این و آن را بگیرد و به دامن راست و دروغ درآویزد و خلاصه به سیره برخی از حضرات، به هر قیمتی فرصت خدمت(!) را به چنگ آورد، اما حزب الله به واسطه نسبتی که با خدا دارد، به سلاح بصیرت و تدبیر مجهّز است و به این آسانیها هم نمیشود کلاه سرش گذاشت! خصوصا با تجربه گرانباری که در سایه حکومت سیو اندیساله اسلامیاندوخته است!
حزب الله خوب میبیند، خوب میشنود، خوب اندیشه میکند و آنگاه بر اساس وظیفه ای که در پیشگاه خداوند و برای خدمت به عیال الله دارد، اقدام میکند.
این است که وقتی گفتمانی در سطح عموم جامعه طرح میگردد، حزبالله در اولین قدم باید نسبتش را با آن مشخص کند، حتی اگر همه حرفهایش به واسطه مصلحت و به قصد کمک به خدمتگذاران مردم، قابل گفتن نباشد!
***
اعتدال که واژه ای با بار معنایی مثبت تلقی میگردد، مفهومیچند لایه و
توسعه پذیر و پرکاربرد در نظامهای معنایی مختلف است؛ این واژه هم در ادبیات
دینی ما منشأ و مبنا دارد -همانطور که تعدادی از دوستان در حال حاضر در
موسسه … نسشته اند به واکاوی ریشههای قرآنی آن تا شاید اسلامیاش
بنمایانند که صدالبته نیازی به این کارها نیست!- و هم در ادبیات سیاسی و
اجتماعی روزآمد غرب سکولار!
این است که وقتی واژه ای شنیده میشود باید مواظب آن روی سکه هم بود تا شاید کلاه گشاد گذشتهها دوباره برسرمان نرود؛ گذشتههایی نه چندان دور که با مفاهیمیمانند جامعه مدنی، آن روی سکه که نفی جامعه الهی بود، اراده میشد و حزب الله که یا به دلیل ناآشنایی با آنروی سکه مفاهیمیاز این قبیل و یا به دلیل نجابت و مظلومیت مستمرش، سکوت پیشه کرد و وارد مباحثه ظاهرا عالمانه حضرات نشد و شد آنچه نباید و نشاید!
اعتدال هم از همین قبیل است و از همین رو باید هرچه زودتر ابهامات آن را در فضایی عالمانه تنقیح کنیم تا مورد استفاده نابجای دیگر اندیشانی که خاستگاه دیگری برای آن در نظر دارند، قرار نگیرد، خاستگاهی غیردینی و تماما غربی که کوتاه آمدن از مبانی و ارزشها، خانه نشین کردن عناصر ارزشی با برچسب افراط گرایی و سرگذاشتن بر دامن ابرقدرتها از الزامات اصلی آن است.
***
مسئله دیگری که با طرح هر گفتمانی باید مورد توجه قرار گیرد، میزان توانمندی و تناسب واقعی و عملی مطرح کنندگان گفتمان با اصول و شعارهای گفتمان ساز است. توجه به سوابق حلقه اصلی طراحان و همچنین زیرنظر داشتن فرصت طلبانی که احیانا از نیمههای راه خود را به کاروان غنائم رسانده اند بدون آنکه کوچکترین اعتقادی به آن گفتمان داشته باشند!
راستی، آیا کسانی که در تفسیر معتدل از واقعیتهای موجود جامعه معتدل نیستند، میتوانند نمایندگان مورد اعتمادی در به ثمر رساندن گفتمان اعتدال باشند؟!
کسانی که با ناشیگری بسیار و با تندروی بیشتر در فکر سوار شدن بر موج اعتدال گرایی و مصادره آن به نفع جریان متبوعشان هستند، چطور؟!!
آیا اعتدالگرایان واژه اعتدال را چونان تابوی مقدسی عاری از هرنوع نقد و تنقیح و تفسیر خواهند پنداشت و آن را خط قرمز کابینه شان خواهند شمرد یا در مواجه با پرسشگران خیرخواه و اندیشمندان دغدغه مند، برخودی عالمانه و معتدل از خود بروز میدهند؟!!!
آیا اینبار اعتدال به عنوان چماقی در سرکوب کردن مخالفان و تیغی به منظور حذف منتقدان مورد استفاده قرار نمیگیرد؟!!
هرچه هست گذر زمان چشمان تیزبین و دل خیرخواه جماعت حزب الله را با حقائق بیشتری در این زمینهها آشنا میکند. حقائقی که در تاریخ جمهوری اسلامیبرای همیشه ثبت میشود و میماند برای آینده و آیندگان، و مسلّم است که با کارهایی مانند نوشتن یک کتابچه کوچک از قبیل «برای فردا» نمیتوان آن حقائق را تحریف یا جهتش را تغییر داد!
***
گرچه در گذر زمان، حقائق آشکار میشود و حتما قبل از عینیت یافتن آنها نمیتوان با کارهای بی مبنایی مانند نیت خوانی و حدس و گمان، اتخاذ موضع کرد، ولی آنچه مسلّم است اینکه حزب الله نباید و نشاید در مقابل طرح گفتمانهای فراگیر، منفعل یا غفلت زده باشد، چه اینکه حرکت در مرز اتفاقات روزآمد و تقویت بنیه علمیو حضور عالمانه در گفتمانهای فراگیر و پویا، از الزامات حزب اللهی بودن است!