کابینه پیشنهادی روحانی مستعد تنشزایی و حاشیهسازی است
بعضی اخبار حاکی از این است که
وزرای پیشنهادی بعضیشان علیه بعضی دیگر در مجالس خصوصیشان صحبت میکنند
که این ناشی از عدم تجانس است. توصیه و پیشنهاد ما به آقای روحانی این
است....
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله،مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی در
جلسه هفتگی انصارحزبالله به ارزیابی کابینه اعتدال پرداختند که متن کامل
آن تقدیم می شود:
ضائلی کارشناس مسائل سیاسی در جلسه هفتگی انصارحزبالله:
کابینه پیشنهادی روحانی مستعد تنشزایی و حاشیهسازی است
بعضی اخبار حاکی از این است که
وزرای پیشنهادی بعضیشان علیه بعضی دیگر در مجالس خصوصیشان صحبت میکنند
که این ناشی از عدم تجانس است. توصیه و پیشنهاد ما به آقای روحانی این
است....
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله،مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی در
جلسه هفتگی انصارحزبالله به ارزیابی کابینه اعتدال پرداختند که متن کامل
آن تقدیم می شود:
اینکه چرا باید به موضوع تشکیل دولت پرداخت و چرا
نسبت به آن حساسیت نشان داد و به راحتی از کنار آن گذر نکرد، ناشی از اهمیت
موضوع و نقشی است که دولت در کشور دارد و همچنین مجموعه وظایف و اختیاراتی
که دولت در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و امنیتی دارد که همه مستقیم و
غیر مستقیم به مصالح و منافع مردم برمیگردد و از طرفی در بسیاری از
حوزهها امنیت ملی کشور به این موضوعات مرتبط است. اهمیت مجموعه اختیارات و
وظایفی که دولت و قوه مجریه دارند، اقتضا میکند که ما نسبت به تشکیل دولت
بیتفاوت نباشیم و آن را با حساسیت دنبال کنیم.
اهمیت و تاثیر بسیار تصمیمات وزرا
نکته دوم در ارتباط بااهمیت این موضوع این است که انتسابی که این روزها
انجام میگیرد نه فقط برای ۴ سال تاثیرات خود را میگذارد، همانطور که قبلا
هم حضرت آقا اشاره فرمودند بعضی از تصمیمات و اقداماتی که توسط دولت و
وزرا انجام میشود، تاثیراتش تا سالهای متمادی باقی میماند و از یک دوره ۴
ساله فراتر میرود. لذا به دلیل ماندگاری و تاثیرات بعضا بلندمدتی که
تصمیمات یک کابینه دارد؛ طبیعی است که بایستی حداکثر تلاش صورت پذیرد و
برای اینکه بهترینها و سالمترین و امینترین افراد و کارآمدترینها دراین
مسئولیت خطیر و مدیریت عالی دستگاه اجرایی کشور قرار بگیرد.
نکته
دیگری که بایستی به آن توجه کرد، اینکه وزرا البته یک بخش از کابینه هستند و
نه همه آن، اگرچه این بخش، بخش مهمی است. بخش مهم دیگر دولت را معاونین
رئیس جمهور تشکیل میدهند که هنوز ترکیب کامل آنها روشن نیست و به نظر من
تا حدودی منتظر هستند تا تکلیف وزرا روشن شود تا احیانا بعضی از نیروهایی
که رای نمیآورند،را در محدود معاونتها به کار گیرند، و شاید هم دلیل
دیگری داشته باشد.
علی هذا معاونین رئیس جمهور مهم هستند و قضاوتی
که ما میخواهیم در مورد دولت یازدهم بکنیم یک بخش وزارت هستندتا معرفی
شدند، بخشی هم معاونین رئیس جمهور هستند که هنوز ترکیب آنها برای ما روشن
نیست تا بتوانیم در مورد آنها اظهارنظر کنیم و یک بخش هم معاونین وزرا
هستند که بخش مهمی از چهره دولت را اینها برای ما روشن میکنند. ممکن است
ما در مورد برخی از وزرای کابینه قضاوتی داشته باشیم، بعد مقداری که دقت
کنید، خواهید دید ترکیبی که در آن وزارتخانه چیده شده و افرادی که به کار
گرفته شدهاند، مقداری هم با وزیر متفاوت هستند.
لذا اگر ما
بخواهیم قضاوت دقیقتری را به لحاظ جهتگیریها و توانمندی دولت داشته
باشیم، به نظر من این دو بخش دیگر هم بایستی در این مجموعه کامل شود.
نکته مهم دیگر اینکه ما به خطیر بودن و دشورایهایی که جناب آقای روحانی در
انتخاب کابینه دارند، بایستی واقف باشیم. یعنی این را بپذیریم که حقیقتا
انتخاب کابینه، کار سادهای نیست.
در کشور ما باتوجه به همه
ویژگیهایی که ما سراغ داریم و شرایطی که کشور دارد و باتوجه به توقعات و
انتظاراتی که متوجه دولت است، تشکیل یک دولت که بتواند خواستههای رئیس
جمهور و مطالبات مردم را و توقعاتی که جناحهای سیاسی به دلایل مختلف
دارند،برآورد، به نظر ما کاری دشوار است که به هر حال آقای روحانی حرفهایی
زدهاند که آن حرفها برای ایشان امروز باری را به دنبال آورده و توقعاتی
را متوجه ایشان کرده است و این با شخصی که به طور مشخص میگوید که مثلا طرز
تفکرم این جریان سیاسی است و چارچوب خاص تعریف کرده متفاوت است. ولی ایشان
گفتهاند که میخواهند فراجناحی عمل کنند.
شاید فراجناحی تعبیر
درستی نباشد؛ ولی ایشان در توضیحاتی گفتهاند که از نیروهای معتدل جناحهای
موجود در کشور میخواهند استفاده کنند. خود این نکته کار ایشان را سخت
کرده است. چرا که به صراحت گفتند من مستقل وارد عرصه کارزار شدهام و این
واژهها انتظاراتی را به وجود میآورد که طبیعتا آن سختی و دشواری کار
ایشان را افزایش داده و پیچیدهتر کرده است.
ملاک اعتدال آقای روحانی چیست؟
لذا امروز قضاوتها براساس وعدههای او در مورد دولت صورت میگیرد. مثلا
اگر شعار اعتدال را مطرح کردهاند، ملاک این اعتدال چه چیزی است؟ چرا که
بعضی از وزرای پیشنهادی از دید ما افراطی هستند.
لذا باید پذیرفت
کار دشواری در پیش دارند و در کنار این دشوار بودن ما موظفیم که به دولت
کمک کنیم برای اینکه کارهایش انجام شود؛ چرا که در وهله اول دولت جمهوری
اسلامی است و وظیفه اولیه همه افراد در این جامعه به خصوص آنهایی که ادعا و
تعلق خاطرشان نسبت به این نظام بیشتر است، طبیعتا دلسوزترند و به واسطه
همین دلسوزی بایستی که تلاش کنند تا دولت موفق شود.
لذا در جاهایی
که احساس میکنند دولت از مسیر درست و حرکت اصیل انقلاب فاصله میگیرد،
براساس معیارهایی که در اختیار هست، واکنش صحیح و بموقع نشان دهند. پس
نباید به گونهای رفتار کنیم که بهانه به دست نیروهایی که چنین تعلق خاطری
را ندارند، داده شود که متهم به کارشکنی در مسیر فعالیت دولت و افراطیگری و
سنگاندازی و عدم همراهی شوند.
بایستی با تدبیر و هوشیاری و تشخیص
درست به گونهای رفتار کرد که هم بتوانیم وظایف خود را انجام دهیم و هم
اجازه ندهیم تا بهانه به دست کسانی بیفتد که ما آنها را نسبت به انقلاب و
ارزشهای انقلاب کم توجه و کمرنگ میبینیم. باید نوع رفتار به گونهای نباشد
که وقتی افکار عمومی میشنوند و میبینند، دچار سوءتفاهم شوند و حق را به
طرف مقابل دهند.
لزوم توجه به شیوه صحیح امر به معروف
نباید فراموش کرد که بزرگان ما به ما توصیه کردهاند که امر به معروف و
نهی از منکر هر دو باید به شکل معروف انجام شود. یعنی ما اگر امر به معروف
میکنیم و شیوه ما به شیوهای منکر و زشت است، این نه تنها تاثیری ندارد
بلکه کار را هم خرابتر میکند؛ چرا که کسی هم که ناظر است، قضاوتش به
گونهای دیگر خواهد بود. همین طور نهی از منکر اگر انجام میدهیم بایستی به
شکلی زیبا انجام دهیم و چارچوبی را رعایت کنیم. پس تاثیرگذاری امر به
معروف ونهی از منکر یک بخش بسیار زیادی از آن به شیوه امر و نهی برمیگردد.
ما اگر بهترین حرفها و منطقیترین آنها را به شکلی نادرست بیان کنیم،
مطمئنا آن حرف ما جذابیت لازم را ندارد و تاثیری نخواهد گذاشت و کسانی که
شاهدند حتی شاهدین بیطرف ممکن است در قضاوتشان در مورد ما دچار اشتباه
شوند.
لذا ما باید به عنوان افراد مسلمان و معتقد به نظام تلاش
کنیم شیوه کار و ادبیاتمان و لحنمان در تذکر و امر به معروف ونهی از منکر
به بهترین شیوهها باشد.
به نظرم یکی از آسیبهایی که نیروهای
ارزشی و انقلابی داشتهاند بعضا کمتوجهی نسبت به این مسئله مهم بوده است؛
یعنی دلسوزان نظام گاهی شیوه رفتارشان به گونهای بوده که از آن برداشت
صحیحی نشده و فرصتی را فراهم کرده برای کسانی که آن دلبستگیها را ندارند و
افرادی که کماطلاع یا بیاطلاع هستند، قضاوتشان، قضاوت درستی نباشد.
لذا این را براساس تجربه ۳۵ سالهای که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد
بایستی متوجه باشیم که امروز که افرادی حرفهای خیلی قشنگی تحت عنوان اعتدال
میزنند و این حرف خیلی با ظاهر جذاب هم هست. ولی عدهای در این قالب یک
حرفهایی را میزنند و هرکسی را هم که حتی منطقی و مستدل با ایشان مخالفت
کند متهم به افراطیگری و یا رفتار تفریطی میشود. این چیزی که میتواند
این اتهام را تثبیت کند و در ذهن افراد جا بیندازد آن شیوه بدی است که ما
بخواهیم حرف حق را با آن مطرح کنیم.
البته همه نیروهای انقلاب و
دلبستگان به ارزشهای آن بایستی مراقبت کنند تا فضایی به وجود نیاید که آنها
احساس کنند اگر از ارزشهای انقلاب دفاع کردند این به معنای افراط و تفریط
خواهد بود.
حقیقت اعتدال، اسلام است حضرت
آقا در مراسم تنفیذ خیلی با هوشمندی این مسئله مهم را متذکر شدند و فرمودند
که در حقیقت اعتدال همان اسلام است و ما چیزی غیر از اسلام را به عنوان
اعتدال نمیدانیم. اینکه کسانی بخواهند یک چیز دیگری به غیر از اسلام و
ارزشهای اسلامی را به عنوان اعتدال به ما معرفی کنند ما فریب این را
نمیخوریم. البته این را کامل قبول داریم که ارزشهای اسلامی و انقلابی
بایستی به شکل درست و بموقع و بجا مطرح شود و طرح نابجای بعضی از این موارد
سوءتفاهمهایی را به وجود میآورد.
نکاتی چند پیرامون کابینه پیشنهادی
اگر بخواهیم در مورد دولت پیشنهادی آقای روحانی ارزیابی داشته باشیم باید
چند نکته را مطرح کنیم. نکته اول اینکه براساس اطلاعاتی که به صورت
شناسنامه نامزدهای معرفی شده، مطرح شده به نظر میآید این دولت به لحاظ سنی
یک دولت به اصطلاح پیر قلمداد و ارزیابی میشود و این پیر بودن نسبت به
دولتهای قبل میتواند از یک حیث نشان از پختگی و تجربه بیشتر این دولت
داشته باشد، اما از طرف دیگر میتواند در حقیقت مشکلات و آسیبهایی را برای
دولت به وجود بیاورد.
البته آنچه که میگوییم توصیف دولت است و
نمیتوانیم بگوییم که حتما این خوب یا بد است. به نظر میآید که اگر در
کنار این ویژگیها دولت بانشاطتر و چابکتر میبود شاید بهتر میتوانست
بعضی از مسئولیتها را انجام دهد. ولی به هر حال رئیس جمهور تشخیص داده با
کابینهای کار کند که تجربه و پختگی در آن اهمیت بیشتری داشته باشد نسبت به
یک سری ویژگیهایی مثل تلاش،پویایی، تحرک و مواردی از این قبیل که
اقتضای آن سنی جوانتر و چالاکتر میباشد.
نکته دوم اینکه تقریبا
اکثریت افرادی که معرفی شدهاند، نیروها و افرادی هستند که سابقه مدیریتی
آنها در کشور روشن است. یعنی ما یک ذخیره مدیریتی داشتیم که مجددا به آنها
رجوع کردهایم و آنها را سر کار آوردهایم. کسی ممکن است این را به بازگشت
به گذشته تعبیر کند و آن را عقبگردی به لحاظ مدیریتی تلقی کند. یک وجه دیگر
آن این است که ما ظرفیت جدیدی را به مدیریت کشور در این مقطع اضافه
نکردیم.
تشکیل دولتهای جدید میتواند به عنوان یک فرصت برای
شناسایی و معرفی و استفاده از نیروهای جدید باشد. بحثی مطرح میشود بر این
مبنا که در کشورهایی که چرخش نخبگان صورت نمیگیرد و مسئولیتها دست به دست
میشود و یک حلقه بسته مدیریتی را تشکیل میدهند، منجر به آسیبهایی
میشود. باید این حلقه مدیریتی بسته در کشور باز شود و افراد جدید و
استعدادها و ظرفیتهای جدید به این سرمایه مدیریتی کشور اضافه شوند.
در دو دولت آقای احمدینژاد (نهم و دهم) این اتفاق افتاد ولی آنجا
متاسفانه به دلیل اینکه افرادی وارد حلقه شدند که بعضا فاقد حداقلهای لازم
بودند، برداشت بدی از این کار صورت گرفت و قضاوت خوبی نشد، در مورد اینکه
چقدر این مسئله میتواند مهم باشد که ما این جسارت و ریسکپذیری را داشته
باشیم که بتوانیم افراد جدید را وارد مدیریت کشور بکنیم.
در گذشته
شاید از یک حیث افراطی را در این مسئله داشتیم، لذا این حرکت دولتهای نهم و
دهم فرصتی را فراهم کرد تا نیروهای جدیدی به ظرفیت مدیریت کشور اضافه
شوند. البته آسیبها و هزینههایی هم برای کشور داشت که اگر بخواهیم دقیق
بررسی و سبک و سنگین کنیم، در کلّ مثبت بوده است.
اما در دولت
یازدهم یا در واکنش به آن رفتاری که در دولت نهم و دهم شد، مجددا دولت
یازدهم به دولتهای قبل برگشته است و عمده نیروهایی که به کار گرفته
شدهاند، نیروهایی هستند که در دورههای قبل یا وزیر یا معاون وزیر و یا در
سطوح عالی مدیریت کشور سابقه داشتهاند و نیروهای جدید با ظرفیتها و
استعدادهای جدید کمتر در این دولت به کار گرفته شدهاند که این میتواند
به نوعی فرصتسوزی تلقی شود که کشور از ظرفیتهای جدید محروم شده است.
کابینه یازدهم به شرکت سهامی شبیه استنکته
پایانی اینکه احساس میشود که این دولت به گونهای یک شرکت سهامی است.
البته آقای روحانی این را رد کردند و دوستان ایشان هم شاید از این تعبیر
ناخرسند شوند، ولی به هر حال از نظر ما یک واقعیت است. شرکت سهامی یعنی
اینکه افرادی که به نوعی خودشان را در موفقیت آقای روحانی دخیل میدانستند و
یا افرادی که آقای روحانی با آنها میتوانست تعامل برقرار کند، توقعاتی را
متوجه ایشان کردند و پاسخگویی به آن توقعات موجب شده افرادی که در این
کابینه قرار گرفتند، با گرایشهای مختلف سیاسی باشند. اگر چه وجوه مشترکی
بین همه اینها هست و نمیتوانیم بگوییم که هیچ وجه مشترکی ندارند.
اما اختلاف نظرهای جدی هم به نظر من در کابینه وجود دارد که این اختلافهای
جدی میتواند در ادامه مسیر مشکلاتی را برای دولت به وجود بیاورد و آن
سنخیت، تجانس و هماهنگیای که لازم است یک دولت داشته باشد، به وجود
نیاید. ما این را به عنوان یک آسیب محتمل برای دولت یازدهم میگوییم.
بعضی اخبار حاکی از این است که وزرای پیشنهادی بعضیشان علیه بعضی دیگر در
مجالس خصوصیشان صحبت میکنند که این ناشی از عدم تجانس است. توصیه و
پیشنهاد ما به آقای روحانی این است که بررسی کنند تا اگر این موضوع صحت
داشته باشد، حساسیت به خرج دهند تا برای دولت حاشیهای به وجود نیاید و اگر
هم احیانا مطمئن شدند حرف و اخبار ما نادرست است، خیالشان میتواند راحت
باشد که چنین آسیب و مشکلی متوجه دولت ایشان نیست.
اما ترکیبی که
ما میبینیم و سابقهای که از این افراد سراغ داریم، این است که بین بعضی
از آنها مقداری از گذشتهها اختلاف و تنشهایی وجود داشته و این در قالب یک
دولت میتواند حواشی و آسیبهایی را به وجود آورد که دولت را در
بزنگاههایی از انجام وظیفه باز بدارد و برای او مشکلاتی را به وجود
بیاورد.
پرسش و پاسخ*
آیا شما تناسبی بین دولت آقای روحانی و دولت آقای مرسی از لحاظ ائتلافی و
سهامی بودن قائل هستید به طوری که جناحها سهم خود را مطالبه کردهاند و
اگر به آن، نرسند دولت به سرنوشت دولت مرسی گرفتار شوند؟-
این مقایسه اصلا مقایسه درستی نیست؛ چرا که شرایط کشور ما با شرایط کشور
مصر اصلا قابل مقایسه نیست. اما از جهت اینکه بالاخره در این دولت جریانهای
مختلفی حضور دارند و سهمخواهیهایی شده است بنابر اطلاعاتی که ما داریم،
بعضی از وزرایی که توسط آقای روحانی معرفی شدهاند، انتخاب اول ایشان نبوده
و نظر روی افرادی دیگری داشتهاند. و حالا تحت عنوان فشار یا بده بستان و
یا تعامل و یا هر اسمی که میخواهند بگذارند، بعضی از وزرا براساس فشارها و
رایزنیها که بعضی از جریانهای سیاسی کردهاند، نظر ایشان را عوض
کردهاند.
جریان اصلاحطلب ادعا میکند که پیروزی آقای روحانی به
دلیل کنار کشیدن آقای عارف بوده است. البته در اصل آن تردیدی وجود ندارد.
اما اینکه تاثیر کنار کشیدن آقای عارف چقدر به نفع روحانی بوده است، مورد
اختلاف است. بعضی اصلاحطلبان به این وزن سنگینی میدهند و لذا میزان
مطالبه آنها از دولت روحانی خیلی زیادتر است که در یک جاهایی آقای روحانی
تمکین نکردهاند و در جاهایی هم به هر حال انعطافهایی را نشان دادهاند.
از جمله در مورد وزارت علوم که گزینه او فرد دیگری بوده است و بر اثر
فشارهایی گزینه عوض شده است.
* رئیس جمهور
گفتهاند که کابینه فراجناحی تشکیل خواهند داد. آیا به نظر شما این محقق
شده است و وزرای پیشنهادی رای اعتماد خواهند گرفت؟- به نظر
من اکثریت وزرا رای اعتماد خواهند گرفت ولی در مورد چند نفر از آنها اختلاف
نظر هست و تلاشهای زیادی در جهت مخالفت و موافقت صورت میگیرد. تجربه ما
از مجلس نشان میدهد که قابل پیشبینی نیست و تا وقت اضافه هم ممکن است نظر
نمایندگان تغییر کند. البته اینکه رئیس مجلس گفتهاند مجلس نهایت همکاری
را با دولت خواهد داشت به این معنی نیست که به صورت فلّهای همه وزرا را
تایید کنند.
به نظرم رویکرد مجلس هم حمایت و همکاری با دولت روحانی
است و باید چنین باشد. مجلس باید صالح بودن وزرا را احراز کند؛ چرا که این
مسئولیتها بعد از رئیسجمهور حساسترین مسئولیتهاست و نمیشود در مورد
آن سهلانگاری کرد و با دست و دل بازی عمل کرد. پس این امانتی است که باید
به اهل آن سپرده شود. نباید هم آن قدر سختگیری شود که هیچ وزیری رای
نیاورد و نباید هم آن قدر بدون ضابطه باشد که هرکسی بتواند از این فیلتر
عبور کند و بعد هزینههای آن را جای دیگری بپردازیم.
مجلس بایستی
بدون توجه به فشارها و لابیهای نادرست و فضاهای روانی و خدای ناکرده تهدید
و تطمیع وظیفه خودش را که یک وظیفه شرعی و قانونی است، انجام دهد. به نظرم
امروز مجلس شورای اسلامی در معرض یک آزمون جدی قرار دارد. این آزمون،
آزمون انجام وظیفه نمایندگان مجلس است تا بدون توجه به ملاحظات و البته با
رویکرد حمایتی وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهند.
*
آقای روحانی در سخنرانی روز عید فطر در خدمت مقام معظم رهبری به عفو و
رافت اسلامی اشاره کردند، آیا منظور ایشان گذشتن از جرم سران فتنه بوده
است؟- به هر حال این هم برداشتی است که خیلی بیمبنا نیست و
تلاش جدی صورت میگیرد که به هر حال کسانی که در ماجرای فتنه نقش داشتند،
برگردند. لذا ما نمیخواهیم بگوییم سدّی ایجاد شود که راه توبه هم وجود
نداشته باشد، اما بازگشت به دامن نظام یک اصولی دارد. در پیشگاه الهی هم
بازگشت توبه نصوح میخواهد. اینها باید توبه کنند و نمیتوانند با گردن
کلفتی بگویند ما از کارهایمان اصلا پشیمان نیستیم؛ باید آداب رعایت شود و
نمیتوان با طلبکاری و بدون ندامت از خطای خودشان بگویند که میخواهند
برگردند.
فتنهای که حضرت آقا در هر مناسبتی آن قدر به آن اشاره
میکنند یکی از نقاط عطف انقلاب بود. در این نطقه عطف یک مجموعه اتفاقاتی
رخ داده که خیلی مهم است و میتوانست کل نظام را در معرض نابودی قرار دهد و
میخواستند که این کار را انجام دهند و نظام را تا لبه پرتگاه هم بردند و
همه آنچه را که از دستشان برمیآمد در داخل و خارج از کشور انجام دادند تا
این نظام شکست بخورد.
در یک چنین حرکتی عدهای همراهی کردند و یک
عدهای هم سکوت معناداری کردند؛ چرا که میتوانستند با اظهار نظر درست کمک
کنند که هزینههای فتنه کمتر شود و ماجرا زودتر خاتمه پیدا کند و خونهایی
که ریخته شد، ریخته نشود و جرئت و جسارتی که دشمن پیدا کرد پیدا نکند. و به
اعتبار نظام در عرصه بینالمللی آسیب وارد نشود و یا کمتر شود.
عدهای
در چنین جایگاهی بودند که میتوانستند با یک موضعگیری بموقع این کار را
بکنند ولی سکوت کردند و حرفهایی زدند که چه بسا به جریان فتنه هم کمک
میکرد.
امروز نظام و رهبری نظام بحثشان این است که اینها باید بپذیرند
که خطا کردهاند و این را بگویند و برگردند به دامن نظام. البته برگشت به
این معنی نیست که فرش قرمز برای آنها پهن شود و دوباره بخواهند مثلا رئیس
جمهور شوند ولی بتوانند بیایند فعالیت کنند و یک جریان رسمی شناخته شده
باشند ولی این جریان بدون حتی یک عذرخواهی خشک و خالی از مردمی که به آنها
دروغ گفته و خیانت کردهاند و هزینه گزاف تحمیل کردند، انتظار و توقع دارند
که نظام برای آنها فرش قرمز پهن کند(!)
لذا طبیعی است که این
نکتهای است که نباید به راحتی از آن گذر کرد چون اتفاق بسیار بزرگی افتاد
که در آن اتفاق نظام در معرض خطر قرار گرفت و قانون زیر پا گذاشته شد و به
واسطه دروغ بزرگی که گفته شد آن همه هزینه به مملکت تحمیل شد و نمیشود با
یک صلوات همه چیز را تمام شده فرض کرد و بگویند که برگردید.
چه
تضمینی وجود دارد، آدمهایی که خیانت کردند و امروز طلبکار هستند مجددا در
یک بزنگاهی آن حرکات قبل را تکرار نکنند؟ البته امکان بازگشت وجود دارد و
امکان عفو و گذشت هم هست. قبلا هم حضرت آقا بزرگواریهای زیادی کردند و
بعضی از آقایانی که در جریان هستند، هنوز ناگفتههایی از اقدامات حضرت آقا
در جریان فتنه دارند که گفته نشده است که چه تلاشهایی ایشان کردند تا کار
به آنجاها کشیده نشود ولی متاسفانه گوش بدهکاری نبود و امروز آنها بدون
عذرخواهی و روحیه طلبکاری میخواهند برگردند!
* آیا با روی کار آمدن دولت جدید اوضاع فرهنگی نسبت به گذشته بهبود مییابد؟ یا وضعیت بدتری را پیش رو خواهیم داشت؟-
من فکر میکنم که باتوجه شرایط به لحاظ حساسیت روی ملاکهای ارزشی و
انقلاب، این نگرانی خواهد بود که وضعیت بدتر شود. مجموعه فضایی که امروز
شاهدیم فضای کمرنگ کردن ارزشهای دینی است که به هر حال در سطح جامعه هم
آثار آن را میبینیم و فکر میکنم خیلی زود در حوزههای دیگر تاثیر خود را
نشان خواهد داد.
امید داریم پیشبینی بنده درست نباشد و هم وزیر
فرهنگ و ارشاد هم خود آقای روحانی و مجموعه مدیرانی که در حوزه فرهنگ
موثرند شرایطی را به وجود بیاورند تا کسانی که در مقابل ارزشهای دینی گستاخ
هستند میداندار نشوند؛ چون گستاخی آنها عملی میشود و فضایی به وجود
میآید که ما در گذشته آن را تجربه کردهایم.
* در مورد وزرای پیشنهادی ارشاد، کشور و دادگستری نظر شما چیست؟-
وزیر کشور و دادگستری به لحاظ دستهبندیها جزء جریان اصولگرا هستند و
شخصیتهای قابل احترام و باتجربه و به نکات اصلی نظام حساسیتهای لازم را
دارند. اما راجع به وزیر ارشاد شناخت کاملی ندارم و مجموعه سوابق ایشان در
حوزه فرهنگ کمتر است و عمده مسئولیتهایی که ایشان داشتهاند در حوزه سیاست
خارجی و سیاست داخلی بوده و حداقل بنده عملکردی از ایشان در حوزه فرهنگ
سراغ ندارم و در پیگیریهایی هم که داشتم به چیز مشخصی در مورد ایشان
نرسیدم و به لحاظ جناحی هم نه در جریان اصولگرا بودند و نه در جریان
اصلاحطلب و بیشترین ارتباط ایشان با آقای هاشمی رفسنجانی بوده است.
از
مسئول دفتری تا ارتباطات دیگری که داشتند و ایشان رسما هم عضو کارگزاران
سازندگی نبوده است. لذا به لحاظ سابقه سیاسی و حزبی چیزی حداقل بنده سراغ
ندارم ولی قرابت زیادی با آقای هاشمی رفسنجانی دارند.
در مورد آقای
نجفی هم مجلس باید حساسیت زیادی داشته باشد چرا که آموزش و پرورش جایی
فوقالعاده حساس است. ایشان رسما عضو و از موسسین حزب کارگزاران سازندگی
است و به لحاظ فکری هم روی بحث ارزشهای دینی خیلی حساسیت جدی از ایشان سراغ
نداریم.