انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

بررسی تکنیک های برخوردی هاشمی

شاید برای شما هم این سئوال مطرح شده باشد که چرا آقای هاشمی رفسنجانی اغتشاشات پس از انتخابات را کلید زد و با عدم شرکت در نماز جمعه 29خرداد که به امامت مقام معظم رهبری برگزار شد و عدم حضور در مراسم تنفیذ رئیس جمهور با رهبری به رویارویی پرداخت، ولی پس از چند ماه در تضادی آشکار با مواضع قبلی خود به تعریف و تمجید از مقام معظم رهبری و تایید دولت وحضور در جلسات رسمی مسئولین روی آورد؟در جریان بررسی خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی و رویدادهای پیش وپس ازانتخابات ریاست جمهوری سال 88،به این مطلب پی بردیم که یکی از روحیات خاص آقای هاشمی این است که برای رسیدن به اهداف و مطامع زیاده خواهانه خود در مقاطع مختلف تاریخ مبارزه و انقلاب از روشهای مختلفی بهره می جوید. این روشها عبارتند از : روش باج دادن و تعریف و تمجید کردن همراه با اصرار بر خواسته های خود: کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی دوران مبارزه– ص 253 تا 260: در جریان کشف سازمان مجاهدین در سال 50 که در آن روزها ارزیابی نسبتا مثبتی ازآن جریان داشتیم ودرآن مقطع حرکت مسلحانه را به سود نهضت می دانستیم من با استفاده ازدوستانی که در فرانسه بودند نامه ای به امام نوشتم و از ایشان است مداد کردم که شاید ضمن تقویت این حرکت در جلوگیری ازاعدام دستگیر شدگان شان هم کاری انجام شود.و تاکید داشتم که اینها بچه های خوبی هستند . اما امام تاییدی نفرمودند.... درآن نامه تعریفی از کتاب حکومت اسلامی امام که از درسهای امام درحوزه نجف در این خصوص جمع آوری شده بود و توسط آقای جلال الدین فارسی نظم خوبی یافته بود و پاره ای از تذکرات بود. 18//9ا65:ول شب به قم منزل آیت ... منتظری رسیدیم ایشان و آسیدهادی هاشمی خوشحال شدند واستقبال خوبی کردند. توضیحاتی درباره مسائل مربوط به سید مهدی برای رفع سو ظن ایشان دادم و گفتم اشتباه آقای منتظری کار را خرابتر می کند. اینکه با سیاست قهرو انتقاد می توانند امام را منصرف کنند تصوردرستی نیست.گفتم اگر امیدی به نتایج کارباشد فقط از راه تایید مواضع امام و رضایت به آن است. عبرتهای عاشورا -9مرداد 88:هاشمی با چرخش در سخنان خود بتازگی گفته است:امید من به رهبری است ایشان شخصیتی نواندیش و پیشرو درمسائل مختلف هستند . گفتنی است وی همچنان بر پیشنهادات غیر اصولی خود در نماز جمعه تاکید کرد . روش قهر کردن و تحت فشار قرار دادن: 8/1/63:جلسه دیشب جامعه روحانیت مبارز که برای حذف بعضی از کاندیداهای نمایندگی مجلس از قبیل آقایان فخر الدین حجازی و سید محمود دعائی از لیست-بنا بودتشکیل شود رسمیت نیافته است. من هم به عنوان اعتراض شرکت نکرده بودم . عبرتهای عاشورا -9 /5/ 88:یک فرد نزدیک به هاشمی گفت: چند روز پیش طی تماسی تلفنی از وی خواسته تا درمراسم تحلیف ریاست جمهوری شرکت کند اما او این درخواست را رد کرده وبا حضور در این مراسم به شدت مخالفت کرده است. روش پرخاش و بد اخلاقی کردن : 7/9/61: در جلسه علنی پیشنهاد ارجاع اساسنامه به کمیسیون برای تصویب برطبق اصل ۸۵ مطرح شد. عده ای به شدت مخالف بودند و شبهه آیین نامه ای هم مطرح بود.من دفاع کردم و تصویب شد.در تنفس عده ای از نمایندگان به من اعتراض کردند. عصبانی شدم و پرخاش کردم. به هرحال کار خوبی شد. هم وقت زیادی از مجلس می گرفت و هم چیز خوبی از آب در نمی آمد. 8/3/62: جلسه شورای مرکزی حزب داشتیم. انتخابات هیأت اجرایی بود.رای محافظه کاران بیشتر بود و بنای حذف [ میرحسین موسوی] نخست وزیر از دفتر سیاسی را داشتند؛ با اوقات تلخی جلوگیری کردم. روش القاء یأس و نا امیدی در اذهان ملت : کتاب هاشمی بدون روتوش–گفتگوی صادق زیبا کلام با هاشمی رفسنجانی –گفتگوی نهم 10/3/ 83: صفحه 253 تا 261 : هاشمی رفسنجانی:یک مقدار در نگرانی شما{که شخص با قدرت و درایت و کیاستی برای انتخابات ریاست جمهوری سال 84نداریم} شریک هستم.احتیاج به بحث نداریم.باید تلاش کنیم کسی را پیدا کنیم .دعا می کنم که این شتر درخانه من نخوابد.ازرهبری هم خواهش کردم به من نگوید بیایم .چون اگرروزی خودم تشخیص دهم که باید بیایم می آیم .ولی الان تشخیصم این نیست .دعای من این است که منحصر به من نباشد.... اما درعین حال این جمله را همیشه گفته ام وباز هم می گویم که اگرکار به جایی برسد که احساس کنم انقلاب و مملکت دارند زمین می خورند به هر قیمتی که شده می آیم .دارم کار می کنم که چنین حالتی پیش نیاید.... روش استفاده ابزاری از امام خمینی : با مطالعه خاطرات و خطبه های نماز جمعه و نطقهای پیش از دستور آقای هاشمی به این نتیجه رسیدیم که ایشان از طرفی در مسائل بسیاری در برابر دستورات و اوامر و نواهی امام خمینی و مقام معظم رهبری ایستاده و از انجام آن خودداری کرده است، و از طرفی آنچنان از ولایت مداری خود سخن می گوید که در ذهن ملت اینطور تداعی کند که همه اعمال و اقدامات او از موافقت صد درصدی امام و رهبری برخوردار است. 23/2/62: امام، بالای‌ سرما نشسته اند، هر اشاره ای‌ که امام بکنند، همه اطاعت می‌کنیم. ما کارهای‌ مهم را اصلا بدون اجازه امام نمی‌کنیم و در این گونه مسایل با ایشان مشورت می‌شود. کتاب بی پرده با هاشمی رفسنجانی – پرونده ربع قرن عملکرد جمهوری اسلامی در گفتگو با کیهان – زمان گفتگو : آبان تا اسفند 1382- : بالاخره من با افکار اسلامی که دارم و در این مسایل{اقتصادی}برای خودم صاحب نظر هستم از اول حالت نسبتا معتدلی داشتم.....ولی یک واقعیت بود که فکر می کنم امام هم ملاحظات شبیه مرا داشتند.چون بعضی ها امام را هم به چپ گرا بودن متهم می کردند بالاخره فضای جامعه و نیروهای انقلابی توقع نداشتند که ما به سیستم هایی که بیشتر در رژیم های استثماری و سرمایه داری بود دست نزنیم . استفاده ابزاری از مقام معظم رهبری: 1- کتاب هاشمی بدون روتوش – گفنگوی صادق زیبا کلام با هاشمی رفسنجانی–گفتگوینهم10/3/83-صفحه 25تا 261:باید تلاش کنیم کسی را {برای انتخابات ریاست جمهوری سال 84} پیدا کنیم .دعا می کنم که این شتر در خانه من نخوابد .ازرهبری هم خواهش کردم به من نگوید بیایم .چون اگر روزی خودم تشخیص دهم که باید بیایم می آیم .ولی الان تشخیصم این نیست .دعای من این است که منحصر به من نباشد. 2- هاشمی رفسنجانی که درزمان ریاست جمهوری خود به تاسیس حزب کارگزاران سازندگی اقدام کرد بعدها ادعا کرد که این حزب را با تایید مقام معظم رهبری تاسیس کرده است : (کتاب مصلحتها و حقیقتها–گفتگو با هاشمی رفسنجانی - مسعود سفیری – صفحه 175 تا 180):بعضی ازاعضای دولت تصمیم گرفتند که درانتخابات دربرابر مجمع روحانیون مبارزلیست بدهند تقریبا نصف کابینه بودند.....گفتم با رهبری هم مشورت کردند .رهبری سیاست دیگری را دنبال می کردند و آن آمدن مردم بیشتر برای رای دادن بود راه آن را هم دررقابت جدی – نه توصیه و موعظه –می دانستند .ایشان میگفتند باید رقابت جدی باشد رقیبی هم نبود رهبری هم ترجیح دادند که اینها لیست بدهند و رقابت جدی شود. اما مقام معظم رهبری در دیداری که در5/6/80 با اعضای کابینه داشتند از مخالفت خود با تاسیس حزب کارگزارن سازندگی خبردادند وفرمودند:به نظرمن آقایان وزراهم نباید وقت خود را درکارهای حزبی صرف بکنند.زمان آقای هاشمی وقتی حزب آقایان کارگزاران درست شد یکی از اشکالات اساسی که من به کار آنها گرفتم و به آنها گفتم این بود که برای حزب باید وقت صرف کنید.دور هم بنشینید و حرف بزنید، تبادل نظر کنید ،بلی و خیر بگویید ،بحثهای سیاسی وروشنفکری کنید که ولو درکار شما هم هیچ اثری نگذارد باید بدانیدکه این مقدارهمت ووقت متعلق به دولت است،وزیری که دروازرتخانه است.اگر شما همت ونشاط حرف زدن وفکر کردنتان را به جای دیگری صرف کردید،در حقیقت وقت وزارتخانه را غصب کرده اید این فعل حرام است. هاشمی در مورد رابطه خود با مقام معظم رهبری می گوید : ( کتاب بی پرده با هاشمی رفسنجانی – پرونده ربع قرن عملکرد جمهوری اسلامی در گفتگو با کیهان – زمان گفتگو : آبان تا اسفند 138 صفحه 205):شما قاعدتا باید بدانید که کسی نزدیکتر از من به رهبری از لحاظ فکری و سلیقه و غیره نبوده است و اگر بنا بودکسی از افکار رهبری مطلع باشد من بیشتر ازهمه مطلع بودم.ما از دوره جوانی تا الان با هم بودیم ....ایشان هم می دانستند که من چکار می کنم من هم می دانستم که ایشان چه می گویند.کاملا هماهنگ عمل می کردیم.اما مقام معظم رهبری درخطبه های نمازجمعه 29/3/88فرمودند :بنده با آقای هاشمی درموارد متعددی خصوصا در موردمباحث سیاست خارجی،عدالت اجتماعی و امورفرهنگی اختلاف نظر داریم . روش توهین و تحقیر: حسین فدایی نماینده مجلس هفتم در مورد این روحیه هاشمی رفسنجانی می گوید :هاشمی بنا دارد که احمدی نژاد رای نیاورد.صریح هم می گوید و ازهر ظرفیتی که دراین زمینه موثر باشد استفاده می کند ادبیات توهین آمیزفائزه هاشمی نسبت به احمدی نژاد هم توهین به ملت است که درشأن مردم ما نیست.( نشریه داخلی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی – ویژه انتخابات دهم ریاست جمهوری) روش فریب دادن مردم و احزاب : بهزاد نبوی که از دوستان و یاران صمیمی هاشمی رفسنجانی است در مورد این روحیه آقای هاشمی در جمع اعضای سازمان مجاهدین و برخی از اعضای حزب مشارکت به نقل از مهدی هاشمی فرزند آقای هاشمی رفسنجانی گفت:که پدرم تنها برای ترساندن رقیب وخالی کردن پشت احمدی نژاد ازسوی جریان اصولگرا خاتمی را علم کرده است و گزینه اصلی پدرم آقای علی لاریجانی است که جریان دولت وحدت ملی نیز با هدف مطرح کردن لاریجانی توسط پدرم طراحی شد. (وب سایت حمایت از موسوی در آستانه انتخابات سال 88) روش به رخ کشیدن نیکیهای گذشته : سید حمید روحانی در مورد این روحیه آقای هاشمی می گوید:آقایی که دو نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری می نویسد و شروع می کند از گذشته می گوید : بله زمانی من و شما و آقای بهشتی را چنان گفتند چنین می گفتند ؟ به عنوان رکن اساسی انقلاب ...یعنی چه ؟ یعنی ارث و میراث می خواهم،یعنی سهم من در این انقلاب چیست ؟ این خط امام است یا منیّت؟با هوای پرستی، با خود خواهی نمی توان پیرو خط امام بود . منبع: خاطرات هاشمی رفسنجانی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد