آیا مسئولان نمیخواهند اندکی تأمل
و تفکر کنند که چرا برخی از مراکز حساس مابه طور ناخواسته (انشاءالله) به
ابزار اجرایی سیاستهای دشمنان قسم خورده کشورمان به منظور سکولاریزه و
پلورالیزه کردن جامعه اسلامی – شیعی، تبدیل شدهاند؟!....
پایگاه خبری انصارحزب الله: «بدبینی به روحانیت ایجاد کنید! حجاب را
بردارید و موسیقی را رواج دهید، کار مسلمین تمام است و در استعمار و
اختیار شما خواهند بود»! شروع گزارش با این توصیه و راهبرد از سوی «همفر»
جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی، به این جهت است که مخاطبان این جمله را
در ذهنشان به عنوان اصلی توصیه شده از جانب یک جاسوس انگلیسی و غربی تکرار
کنند. چه اینکه بعد از ورود به مباحث جزییتر درباره برنامهها و اتفاقهای
مختلف و متنوع!
درباره اقدامات غیرشرعی برخی مهد کودکها به بهانه برنامههای آموزشی
سکولاریزه کردن مهدکودکها با تربیت رقاصه وخواننده
آیا مسئولان نمیخواهند اندکی تأمل
و تفکر کنند که چرا برخی از مراکز حساس مابه طور ناخواسته (انشاءالله) به
ابزار اجرایی سیاستهای دشمنان قسم خورده کشورمان به منظور سکولاریزه و
پلورالیزه کردن جامعه اسلامی – شیعی، تبدیل شدهاند؟!....
پایگاه خبری انصارحزب الله: «بدبینی به روحانیت ایجاد کنید! حجاب را
بردارید و موسیقی را رواج دهید، کار مسلمین تمام است و در استعمار و
اختیار شما خواهند بود»! شروع گزارش با این توصیه و راهبرد از سوی «همفر»
جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی، به این جهت است که مخاطبان این جمله را
در ذهنشان به عنوان اصلی توصیه شده از جانب یک جاسوس انگلیسی و غربی تکرار
کنند. چه اینکه بعد از ورود به مباحث جزییتر درباره برنامهها و اتفاقهای
مختلف و متنوع!
در مهد کودکهای پایتخت کشوری که آن را «ام القرای
اسلام» میدانند، متوجه نوعی پادویی بدون اراده و (ان شاءالله) بدون قصد
قبلی! برخی از افراد و مکانهایی این چنینی در به انحراف کشاندن نسل آینده
ساز تنها کشور شیعی مذهب عالم و «ام القرای کشورهای اسلامی» میشویم.
کودکان و اصل استعداد و زمینه بسیار بالای فراگیری و آموزشی که خداوند
متعال در وجودشان نهادینه کرده بجز اینکه یک نعمت است، به عنوان ودیعه
الهی که امروزه در قامت یک اصل علمی قابل پایش، احصا و اثبات است. سطح و
کیفیت فوق العاده این دریافتهای ذهنی و عقلی به حدی است که متخصصین علوم
مرتبط با کودکان میگویند فعالیت ذهنی کودک و دریافت و ثبت و ضبط اتفاقات
پیرامونیاش در برخی از حالات، حتی در هنگامی که خواب هستند، همانند یک
رادار است که مشغول رصد و ثبت اتفاقات اطرافش میباشد.
این یک ادعا نیست بلکه یک اصل ثابت شده علمی است که توسط دانشمندان و متخصصین قبلا آزمایش و اثبات شده است.
امروزه دانشمندان و آگاهان جهان علم، نقش و تربیت پذیری اصلی کودک را در
دو مرحله بین سنین ۲ تا ۴ سال و سپس ۴ تا ۶ سال میدانند. بر اساس
آموزههای بدون خدشه دین عزیز اسلام که قرنها پیش همین حرفها را در قالب
توصیهها و دستورات تربیتی-دینی به آحاد مسلمانان گفته است ما نیز امروز با
تکیه بر فرهنگ غنی اسلام که در جمهوری اسلامی ایران مکلف و مدعی تحقق آن
هستیم، نگاهی علمیتر، ژرفتر و حساستر به این مباحث داریم.
بر
پایه چنین مباحثی در رابطه با این دین متکامل که همیشه قربانی نوع نگاه
جهت دار و گاه دگم مدعیان پیروی اش بوده و هست، مشاهده میشودکه رفتارها،
تغذیه و توصیههایی جهت انجام برخی مسائل شرعی که دارای مراتب استحباب،
مکروه و واجب هستند را در بازه زمانی بارداری بسیار مؤثر میداند. این
توصیهها و دستورات در بخشهای دیگر زندگی هر فرد از جمله دوران قبل از
ازدواج و چگونگی زندگی و تغذیه در دوره تجرد و ازدواج و بعد از آن را در
چگونگی شکلگیری شخصیت و تربیت فرزندان مؤثر دانسته و به تناسب و فراخور
موقعیت، دستورالعملهایی دارد.
در این گزارش که بناست کیفیت
برنامهها و رئوس کاری به کار گرفته شده در مهدهای کودک را مورد واکاوی و
مداقه بیشتر قرار بدهیم؛ لازم است به پیشینه و تاریخچه چگونگی شکل گیری
کودکستان و یا مهد کودک و دلایل وجود این مراکز در سراسر دنیا و کشورمان
اشاره ای بکنیم.
تاریخچه شکلگیری مهد کودک
با
گسترش فرهنگ مدرنیته، مردم شهرها برای امرار معاش یا کسب درآمد بیشتر
برای زندگی آسان تر و مرفهتر مجبور به کار بیشتر شده و در بسیاری از
خانوادههای ما، زنها که باید حافظ حریم خانواده و تربیت کنندگان کودکان
باشد به کار در بیرون روی آورده تا درآمد خانواده افزایش یابد. برخی از
بانوان نیز که کار در بیرون را نقش آفرینی در اجتماع قلمداد میکنند به هر
شکلی رو به سوی کارهای اقتصادی در بیرون از خانواده آورده و حتی به
عرصههای مدیریتی ورود کردند.
خروج زنان برای کار و تلاش در بیرون
بسیاری از خانوادهها را راجع به نگهداری فرزندان دچار مشکل کرده و همین
موضوع باعث ایجاد محلهایی به نام مهدکودک برای نگهداری کودکان در ساعات
کار مادران شد. این مهدکودکها که با هدف نگهداری از کودکان راهاندازی
شده، نقش تربیت کودک را در ساعات حضور در مهد نیز بر عهده گرفت.
اولین مهدکودک در ایران
در
جامعه ایرانی نیز مهدکودکها از سالیان قبل شروع به کار نموده اما با توجه
به نگاههای مذهبی مردم در تربیت فرزندان و در اولویت نبودن استفاده از
مهد در هزینههای جاری مردم، بیشتر خانوادههای مرفه به مهدها گرایش یافته و
کمتر خانوادهای متوسط و ضعیف فرزندان خود را به مهدکودکها میفرستادند.
حدود
۴۰ سال پیش خانمی ایرانی و فارغ التحصیل روانشناسی از فرانسه که نویسنده
کتاب کودکان بود، اولین مرکز نگهداری و پرورش کودکان را بنا نهاد. این
خانم، توران میرهادی بود و آن مرکز «کودکستان» نامیده شد. از زمانی که
جامعه ایرانی اسلامی ما هم رنگ و بوی مدرنیته گرفت زنان جامعه ما نیز برای
راحتی بیشتر یا کار کردن در بیرون، فرزندان دلبند خود را به مهدکودکها
سپردند.
در مهدکودکهای تشکیل شده در جامعه ما که نوعی کپیبرداری
از نمونههای غربی بود، کمتر الگوهای اسلامی رعایت میشوند. فرزندان و
کودکان ما نوع رفتارهای خلاف فرهنگ جامعه خود را یاد گرفته و رفتارهای خلاف
عرف را در بزرگسالی خود بروز میدهند.
چه کسی متولی و مسئول است؟!
در
چند سال اخیر به دلیل اجتماع مهدکودکها و مراکز پیش دبستانی، دعوای بلند
مدتی بین بهزیستی و آموزش و پرورش بر سر نظارت بر مهدها صورت گرفت.
کودکان ۳، ۴ و ۵ ساله زیر نظر بهزیستی و کودکان ۶ساله تحت پوشش آموزش و
پرورش بودند و به دلیل اجتماع آنها وحدت مدیریت از بین میرفت که در نهایت
مجلس نظارت عالیه بر کودکان سنین ۴، ۵ و ۶ سالهها را به عهده آموزش و
پرورش گذاشت و همچنین اعلام کرد اگر بهزیستی هم بخواهد متولی آموزش این
کودکان باشد، آموزش و پرورش باید بر آن نظارت داشته باشد.
اما
اتفاقی که این روزها بیشتر مردم را نسبت به مسائل رخ داده در مهدکودکها
نگران کرده است؛ برخی آموزشهایی است که در تعدادی از مهدها به خصوص آنهایی
که در محلههای مرفه شهر قرار دارند صورت میگیرد. در برخی از مهدکودکها
مسئولان آنها به آموزش موسیقی و رقص اقدام نموده و کودکانی در این کلاسها
با موسیقی پخش شده شروع به رقصیدن مینمایند.
مهدهایی که تعداد
آنها کم نیست اما کسی انگار گوشش بدهکار این حرفها نیست و فرزند مسلمانان
شیعی به جای یادگیری قرآن و آموزههای دینی و علوم و فنون به دردبخور و
روشهای زندگی جمعی امروز، در مهدکودکها آموزش رقص و موسیقی میبینند!
با این اوضاع چگونه میتوان نسبت به کودکی که از خردسالی با چنین
آموزههایی همراه بوده توقع داشت در آینده، اندیشههای دینی مستحکم داشته و
فرد مناسبی برای جامعه ایران اسلامی باشد؟ ! در اینجا بهتر است مهمترین
اهداف عمده تاسیس مهدکودک بر اساس دستورالعمل ۱۲ ماده ای که به سازمان
بهزیستی اعلام شده است را با هم مرور کنیم که عبارتند از:
۱- ارتقای سلامت زیستی، روانی و اجتماعی کودکان ۲- ارتقای هشیاری اخلاقی و توجه به ارزشهای دینی و مذهبی ۳- پرورش خلاقیت و شکوفایی استعدادهای کودکان از ابعاد مختلف ۴-
آموزش مفاهیم اجتماعی نظیر تعاون، نوعدوستی، گذشت، ایثار، همکاری و
ارزشهای مطلوب زندگی از طریق آموزش غیرمستقیم و کسب تجارب گوناگون
۵-
توسعه تواناییهای کودکان در بیان اندیشه و بروز احساسات و عواطف با
استفاده از آموزش مهارتهای زندگی، هنری، کلامی، بازی، شعر خوانی و
نمایش ۶- کمک به اولیاء درمراقبت، نگهداری و پرورش کودکان و ایجاد ارتباط موثر دوجانبه بین کودک و اولیا ۷- آمادهسازی کودکان برای ورود به نظام تحصیلی رسمی کشور.
برنامههایی عجیب در مهدهای کودک!
هر
کدام از مهد کودکها با لیست بلند بالایی از برنامهها و فوق برنامههای به
قول خودشان مفرح و جذاب و البته با برخی استدلالهای علمی! سعی دارند
والدین کودکان را به پذیرش و مفید بودن آنها مجاب کنند. برای روشنتر شدن
موضوع و تنویر افکار عمومی و مخاطبان محترم لازم است تعدادی از برنامههای
مهد کودکها را همراه با توضیحاتی روشنگرانه تشریح نماییم.
کلاسهای
فوق برنامه مانند آموزش اُرف، آموزش تئاتر، سرود و...؛ که از سنین
مختلف آغاز گشته و سعی هر مربی بر این بوده تا هر کدام از این مباحث با
ساده ترین شیوه به نوآموزان توضیح داده شود و کودکان را با مفاهیم اولیه هر
درس آشنا سازند که این البته به میزان هوش و درک و علاقه و همکاری کودک
نیز بستگی دارد. اما وقتی به توضیحات مسئول مهد کودک با دقت بیشتری گوش
میدهیم متوجه میشویم که منظورشان از برگزاری کلاس آموزش تئاتر، آموزش
حرکات موزون!
به همراه تمرین بیان شیوا و ایجاد هماهنگی بین موسیقی
و حرکات موزون! است. البته لازم به توضیح است که در واقع منظور از ایجاد
هماهنگی بین موسیقی و حرکات موزون، آموزش خوانندگی و رقصیدن به طور همزمان
است!
کلاس آموزشی دیگری که در اکثر این مراکز وجود دارد و یکی از
مشهورترین آنهاست کلاس آموزش «اُرف» میباشد. منظور از اجرای چنین کلاسی
هم آشنایی و شناخت دستگاه «بِلز» و اجرای آن توسط کودکان معصوم عنوان
میشود!
شواهد علمی تأثیرات مثبت رقصیدن بر ارتقای سطح هوش!
مجبوریم
برای روشنتر شدن این بخش از گزارش به یک نمونه از مقالات و پژوهشهای
علمی! ذیل عنوان «بهداشت روانی»، که به منظور پذیرش و تسلیم شدن والدین در
مقابل تاثیرات مثبت انجام و برگزاری کلاسهای «حرکات موزون ورزشی![رقصیدن] و
آموزش موسیقی» بر هوش و رشد اجتماعی کودکان پیشدبستانی ارائه میشود،
اشاره کنیم.
«حرکات بدنی، بهخصوص حرکات موزون، بهطور مستقیم
یا از طریق مکانیسمها و فرآیندهای دیگر، عملکردهای شناختی، عاطفی و
اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهند. این حرکات در چارچوب فعالیت تفریحی
لذتبخشی- و آرامشبخش صورت میگیرد و وسیلهای برای اظهار خود، افکار
واحساسات وابزاری برای درمان، افزایشدهنده آمادگی جسمانی و کاهنده اضطراب
است. رویکرد انعطاف پذیری مغز، کاربردها و دلالتهای زیادی برای افزایش
فعالیتهای عصبی و هوشی بر اساس فعالیتهای بدنی دارد.
یکی از موضوعات مهم در این چارچوب بررسی نقش فعالیتهای بدنی و به خصوص حرکات موزون در عملکردهای شناختی، عاطفی یا رفتاری است.
هدف پژوهش حاضر نیز بررسی تاثیر آموزش حرکات موزون ورزشی بر سطح هوش عینی
کودکان پیش دبستانی است. شرکت کنندگان در این پژوهش ۵۷ کودک پیش دبستانی
هستند که در سال تحصیلی ۱۳۸۷-۸۸ در مهد کودک دانشگاه فردوسی مشهد ثبت نام
شده بودند. آزمون به کار رفته برای ارزیابی هوش عینی، آزمون معتبر و مشهور
آدمک گودیناف بود.
قبل از آموزش حرکات موزون، سطح هوش عینی
کودکان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس تمام شرکت کنندگان به طور تصادفی به
دو گروه آزمایش و گروه گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش طی۴ ماه، و در هر
هفته دو جلسه یک ساعت و نیم و با بکارگیری %۶۰ ضربان قلب کودک تحت تاثیر
برنامه آموزشی طراحی شده قرارگرفتند.
در این آموزشها هر آزمودنی
گروه آزمایش از یک مربی بهره میگرفت. گروه گواه هم تحت آموزشهای دیگری
قرار گرفته بودند. پس از اتمام دوره آموزشی، شرکت کنندگان هر دو گروه از
لحاظ سطح هوش عینی مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. با اجرای آزمون تحلیل
کوواریانس دو گروهی برای مقایسه تفاوتهای پس آزمون دو گروه با کنترل پیش
آزمون، نتایج نشان میدهد که آموزش حرکات موزون ورزشی در افزایش سطح هوش
عینی کودکان پیش دبستانی تاثیر معناداری داشته است.» نتیجه اینکه «آموزش
حرکات موزون بر رشد اجتماعی و هوش کودکان پیشدبستانی و جامعه دانشگاهی
موثر است!»
قبل از ورود بیشتر به حوزه آموزش موسیقی لازم است
بگوییم سازهای «اُرف» به سازهایی گفته میشود که توسط «کارل اُرف» آلمانی و
بر اساس توانمندیهای ذهنی و حرکتی (استفاده از حرکات مچ دست به جای
انگشتان) کودکان طراحی شدهاند و ساختاری بسیار ساده دارند، گفته میشود.
اما در قسمت دیگر این شعبده بازیها به کلاس آموزش «اُرف» میرسیم که
استدلال مسئولان مهد کودکها درباره علت و دلیل لزوم برپایی چنین آموزشهایی
برای کودکان زیر ۶ سال نیز بسیار جالب است.
در واقع این عزیزان
با آسمان ریسمان بافتن سعی میکنند که والدین را مجبور به پذیرش چنین
برنامههایی بکنند. از طرفی هم هر خانوادهای که به جهت داشتن عقاید و
نگاه متشرعانه و دین محور به ابعاد و مسائل زندگی با این کلاسها مخالفت
کنند، به آنها برچسب افرادی دگم، اُمُّل و عقب افتاده که مخالف کشفیات
علمی هستند، زده میشود.
نمونه ای که ذکر خواهد شد شمه ای از
تردستی مسئولان برخی مهد کودکها میباشد. «آموزش موسیقی کودک به واسطه
تاثیر چندگانهای که در یادگیریهای کودکان، ارتباطات عاطفی و اجتماعی!!
میگذارد در بیشتر برنامههای آموزشی روزانه کودکان جایگاه ویژهای را
دارد. چه بسا بهره گیری ازموسیقی در آموزشهای دروس نیز به کار گرفته
میشود! در واقع یکی از اهداف موسیقی اُرف هرچه نزدیک ترکردن موسیقی به
فرهنگ کودکان است!
و در این راه نقش والدین بسیار موثر است! زیرا
در یک تعامل مثلثی «مربی، کودک و والد یا والدین» خواستهها و توقعات یکی
میشود و فرهنگ نسل قبل به نسل جدید و نو پا منتقل میشود! جدی گرفتن آموزش
موسیقی و تمرینات آن طبق اصول یادگیری ازطرف والدین بدون فشارهای غیر
منطقی میتواند این مسیر را هموارکند. والدین در این راه یاد میگیرند که
قرار نیست ازکودکانشان نوازندههای ماهر بسازند و قرار نیست به جای مربی
آموزش دهند. بلکه درمی یابند اگر خودشان از موسیقی لذت ببرند فرزندانشان
نیز از موسیقیای که مینوازند لذت میبرند و ازاین مهارت در همه بخشهای
زندگی خود بهره خواهند برد!
گرفتن جشن تولد برای پیامبران!
برنامههای
جالب دیگری در مهدهای کودک وجود دارد که در سطح خودشان بسیار عجیب و گاه
غریب هستند. از جمله این برنامهها که توسط مسئولان برخی از این مهدهای
کودک ادعا میشود برگزاری مراسم مختلف از جمله جشن میلاد پیامبران(ع) است!
این مدعا در حالی مطرح میشود که روز ولادت اکثریت غالب پیامبران الهی
معلوم و مشخص نیست. حال چگونه این عزیزان توانستهاند به چنین تاریخ
تولدهایی دست پیدا کنند؟
سوالی است که خودشان باید پاسخگوی آن
باشند. در این اثنا یک سوال منطقی از جانب عقول جمعی مطرح است و آن اینکه
چرا به جای چنین مراسمی که تاریخ شان محل مناقشه و گاه مخدوش است، برای
ایام ولادت حضرات معصومین (علیهمالسلام) که هم مشخص و معلوم است و هم مورد
تعظیم و تکریم نظام و ملت سربلند و رشید کشورمان، جشنی برپا نمیشود؟!
آموزشهای چندگانه انگلیسی!
از
این بحث هم که بگذریم بخشی دیگر از برنامههایی که محل تأمل و تحمل است
آموزشها و برنامههایی ویژه از جمله آموزش زبان انگلیسی، سرود انگلیسی،
شعر انگلیسی، بالماسکه انگلیسی و... است! چه اصراری بر «انگلیسیزاسیون»
کردن مهد کودکها و کودکان و آینده سازان کشوری مسلمان و شیعه در تراز
جمهوری اسلامی ایران، که اتفاقا دشمنی سفّاک و مکّار چون کشور سلطنتی
انگلستان(بریتانیا) دارد، وجود دارد؟ چرا ما(قائلین به این مباحث) سعی
داریم غرب و بخصوص انگلیس را به عنوان یک قبله گاه و الگوی کامل معرفی
کنیم(طرح این مبحث منافات و مخالفتی با لزوم یادگیری و کسب علم حتی از کفار
و یا بلاد کفر ندارد)؟
ساده انگاری است که گمان کنیم اگر کودکان
خود را به این رقاصخانهها و دیسکوهای (ظاهراً قانونی) بسپاریم میتوانیم
برای آینده آنان هویتی معلوم، شخصیتی بارز و آیندهای روشن و مطلوب انتظار
داشته باشیم! تساهل و تسامح محض و شعاری مسئولین که به رغم اعلام شعار
اعتقاد به «نسل آیندهساز» هیچ هدف گذاری و برنامهریزی، کنترل و نظارت
روشنی بر مهد کودکها (و حتی دبستانها) ندارند.
آیا ریل گذاری و
نگاه راهبردی که در مسیر استراتژیک تربیت کودکان و نوجوانان که به درستی از
آنها با عنوان «آینده سازان کشور» نام برده میشود، کمترین همخوانی و
تناسبی با دغدغههای رهبر معظم انقلاب برای ترویج «سبک زندگی اسلامی»،
منظرگاه راهبردی یک کشور مسلمان و یا حداقل یک کشور مستقل دارد؟ قطعا خیر!
سوال پایانی هم اینکه آیا مسئولان نمیخواهند اندکی تأمل و تفکر
کنند که چرا برخی از مراکز حساس ما(مانند مهد کودکها) به طور ناخواسته
(انشاءالله) به ابزار اجرایی سیاستهای جاسوسان و خنّاسان انگلیسی و یا
دشمنان قسم خورده کشورمان به منظور سکولاریزه و پلورالیزه کردن جامعه
اسلامی – شیعی، تبدیل شدهاند؟!