این اظهارات فضای مجازی را پر کرد و به سوژه اصلی رسانههای دشمن تبدیل شد و به شدت مورد استقبال غربیها از جمله اوباما قرار گرفت؛ پس از مدتی فایل صوتیای که همان اظهارات را تایید میکرد روی سایتها قرار گرفت. در عین حال به رغم شنیدن صدها تن از حاضران، آیتا... طباطبایی -امام جمعه اصفهان- اظهار داشت: من به هاشمی گفتم که آنها صدا را دارند. هاشمی رفسنجانی در پاسخ به من گفت: "من صدا را خودم دیدم. صدا را درست کردهاند و خواستهاند که مثل من حرف بزنند. اصلاً این حرف و موضع من نیست. من گفتم آمریکا بهانه کرده که دولت سوریه علیه مردمش بمبهای شیمیایی زده. گفتم آمریکا اینطور گفته است نه اینکه موضع من باشد. این جزو اسرائیلیات است که من چنین حرفی را زده باشم.
امام جمعه محترم اصفهان سپس اظهار داشته است: چرا باید بگوییم که این شخصیت این حرف غیرمرتبط نامربوط را زده است؟ روایت داریم اگر 50 نفر هم بگویند فردی حرفی را زده ولی خود آن فرد بگوید نگفتهام، فصدّقه و کذّبهم (آن فرد را تصدیق کن و آنها را که میگویند گفته، تکذیب کن).
به دنبال این ادعا، سایت بلاغ فیلم ایشان را نیز منتشر کرد و آقای علی مطهری هم که از ارادتمندان آقای هاشمی است، آن را تایید کرد و گفت که آقای هاشمی آن حرفها را زده است. سرانجام آقای هاشمی پس از گذشت قریب به 10 روز که اظهاراتش در رسانههای بیرونی نقش خودش را ایفا کرده بود، در دیدار اعضای کمیته فرزندان شاهد و ایثارگران گفت اخیراً نقلی از بنده در مورد سوریه، بهانه سوءاستفاده و تخریبهای جدید توسط این گونه رسانهها را فراهم کرد که بههیچوجه صحیح نیست.
1. بنابر درخواست آیت ا... طباطبایی در این موضوع، آقای هاشمی را تصدیق میکنیم و مصلحت نیز بر همین است که تصدیق کنیم، ولی آیا میتوانیم همه کسانی را که در دو جلسه جداگانه این سخن را شنیدهاند تکذیب کنیم تا حرمت آقای هاشمی حفظ شود؟
2. نکته قابل توجه این که ایشان درباره فیلم منتشر شده اظهار نظری نکرده و همچنین نگفته است که چرا این قدر دیر هنگام به تکذیب این نقل قول پرداخته است؟
3. تاثیر اظهارات ایشان در خارج از مرزها به مراتب بیشتر از داخل بوده است. آیا تکذیبیه ایشان در خارج از مرزها نیز تاثیرگذار است یا اینکه از نوع نوشدارو پس از مرگ سهراب تلقی میشود؟
4. البته این برای اولین بار نیست که ایشان از اینگونه اقدامات انجام میدهد. ایشان چند سال پیش هنگامی که موضوع مذاکرات هستهای در شرف به نتیجه رسیدن بود، اقدام به انتشار نامه محرمانه به امام خمینی(ره) درباره علل پذیرش قطعنامه کرد.
5. اگر تکذیب ایشان را نسبت به این موضوع بپذیریم، اظهارات قبلی ایشان درباره اینکه ما با اسرائیل جنگی نداریم و این اعراب هستند که با اسرائیل سر جنگ دارند چگونه توجیه کنیم؟ چنانچه این موضوع را نیز به نحوی توجیه کنیم، مصاحبه ایشان با فصلنامه مطالعات بینالمللی را که در بخشی از آن از مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین به عنوان ابزار جمهوری اسلامی ایران برای مزاحمت دیگران یاد شده، چگونه برخورد کنیم؟
وی میگوید: " در مورد حزب الله که شیعه و بخش عمده ملت لبنان است و در تاریخ همیشه مظلوم بوده هم برای فلسطین و هم برای لبنان. اینها قابل دفاع بوده و هست، به شرط اینکه ما از اینها برای مزاحمت دیگران استفاده نکنیم و اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، اینگونه مسائل قابل تحمل است"!
چنان چه در روزهای آینده ناگهان خبرهایی از این سنخ از آقای هاشمی پخش شود چه باید کرد؟ از این رو شایسته است شورای عالی امنیت ملی و ریاست محترم آن برای چنین احتمالاتی -هر چند ضعیف- چارهای بیندیشند. آقای هاشمی نشان داده است که هر آنچه را مصلحت بداند انجام خواهد داد. ایشان پس از پایان این ماجراها در مصاحبهای با سایت شخصیاش در اینباره که چرا حرفهای متفاوتی میزند؟ عنوان کرده است: "عمل به مصلحت همیشه مشکل است. یعنی وقتی که انسان به خاطر مصلحت یک کار خلاف مسیر عادی انجام میدهد یا سخنی مخالف نظرات غالب میگوید، در آن لحظه حتما مشکلاتی دارد، خیلیها را هم ناراحت میکند، ولی این دلیل آننمی شود که انسان وقتی مصلحت مردم و نظام و کشور را تشخیص داد در گفتنش تردید کند، هرگز در این باره تردید جایز نیست، غفلت از مصلحت بسیار عوارض سخت و جبران ناپذیری دارد.»
وی بدون اینکه منظورش را از آنچه "مصلحت" نامیده، بگوید، گفته است: به صرف احتمال مخالفتها و حتی تهمتها و انگ زدنها و برچسبها هرگز در بیان و عمل به مصلحت نباید تردید یا سکوت کرد و منتظر وقایع احتمالی ماند." سپس با تمسک به روش امام(ره) در پذیرش قطعنامه 598 میگوید: "این آموزه بزرگ امام راحل(ره) به ما در زمان پذیرش قطعنامه 598 بود که چگونه حتی لحظهای در تامین مصلحت مردم و نظام اسلامی تردید نکردند و در حالی که تا 20 روز قبل شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه میفرمودند، وقتی به "کشف مصلحت مردم" رسیدند بدون آنکه حتی یک لحظه هم به حفظ آبروی خویش فکر کنند، بدان عمل کردند و با آن هوشی که داشتند جمله "جام زهر را مینوشیم" را درست بهکار بردند. یعنی انتخاب کردیم که بنوشیم. یعنی بر ایشان تحمیل نشد که بنوشند. حالتی بود که بهخاطر مصلحت انتخاب کردند. ایشان با تفکر و پیش بینی شرایط آن جمله را بهکار بردند. هم مصلحت را رعایت کردند و هم ناراحتی خودشان را به مردم نشان دادند که دلشان نمیخواست اینگونه شود و هم آینده را در آن جمله نهادند که مردم در آینده خواهید دید که چه فتحی کردیم؟" آقای هاشمی در پایان گفته است که اگر "در عمل به مصلحت نظام کوتاهی کنیم، ضررهای جبران ناپذیری خواهیم دید."