انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

بیانات مهم امام خامنه ای در خصوص ضرورت امربه معروف همگانی

بنده در صحبت یکی از آقایان گفتم: ما برای این کار بهتر از این عده ای که جمع شده اند در محیط آخوندی نداریم و من بهتر از اینها سراغ ندارم و الحمدلله بهترین ها جمع هستند. در اینجا من باید چند چیز عرض کنم. یکی اینکه شما بر طبق همین حسن ظنی که هست عمل کنید یعنی واقعا بهترین عمل کنید. مبادا اشتباه کنید این نکته مهمی است. یک کار ظریفی است سعی کنید اینکار را به بهترین وجهی و هوشمندانه ترین(واقعا هوشمندی و تجربه هایتان را بکار بگیرید و کار را اساسی تلقی کنید. صرف وفاداری و اخلاصی که فرمودند و واقعا هم در شما هست کافی نیست) علاوه بر این باید اضافه کنید هوشمندی و تدبیر و عقل را که بحمدالله آن هم در شماست. در این کار بایستی این را رعایت کنید، نکته دوم اینکه شما ستاد امر به معروف و نهی از منکر نباید باشید، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر باید باشید.ستاد امر به معروف یعنی اینکه امر به معروف مملکت یکجا کار ستادی بر روی آن می شود. مگر میشود شما چنین کاری را بکنید؟ امر به معروف متعلق به همه مردم است.مگر میشود یک ستاد ده نفره بنشیند سازماندهی ستادی امر به معروف در سطح کشور را بکنند؟ اینکه اصلا امکان ندارد شما یک کار دیگری را به عهده بگیرید. نخواهید مباشرتا امر به معروف و نهی از منکر کنید. شما بخواهید امر به معروف را در جامعه احیاء کنید. این، آن است که من خواستم بارها بطور مکرر گفته ام و متاسفانه به گوش افراد هم این حرف نمی رود. من می گویم مردم باید این روحیه را پیدا کنند. مردم همانطور که نماز را واجب می دانند باید امر به معروف را واجب بدانند. باید این به مردم تفهیم شود که((لتامرون بالمعروف ولتنهون عن المنکر اولیسلطن علیکم شرارکم)). این باید به مردم تفهیم شود. همانطور که در جنگ متوجه شدند که جنگ برایشان لازم است. شما این کار را باید بکنید. اساس کار شما احیاء امر به معروف و نهی از منکر است نه مباشرتا سازماندهی امر به معروف و نهی از منکر.

  

باسمه تعالی

بیانات مهم امام خامنه ای در خصوص ضرورت امربه معروف همگانی

بنده در صحبت یکی از آقایان گفتم: ما برای این کار بهتر از این عده ای که جمع شده اند در محیط آخوندی نداریم و من بهتر از اینها سراغ ندارم و الحمدلله بهترین ها جمع هستند. در اینجا من باید چند چیز عرض کنم. یکی اینکه شما بر طبق همین حسن ظنی که هست عمل کنید یعنی واقعا بهترین عمل کنید. مبادا اشتباه کنید این نکته مهمی است. یک کار ظریفی است سعی کنید اینکار را به بهترین وجهی و هوشمندانه ترین(واقعا هوشمندی و تجربه هایتان را بکار بگیرید و کار را اساسی تلقی کنید. صرف وفاداری و اخلاصی که فرمودند و واقعا هم در شما هست کافی نیست) علاوه بر این باید اضافه کنید هوشمندی و تدبیر و عقل را که بحمدالله آن هم در شماست. در این کار بایستی این را رعایت کنید، نکته دوم اینکه شما ستاد امر به معروف و نهی از منکر نباید باشید، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر باید باشید.ستاد امر به معروف یعنی اینکه امر به معروف مملکت یکجا کار ستادی بر روی آن می شود. مگر میشود شما چنین کاری را بکنید؟ امر به معروف متعلق به همه مردم است.مگر میشود یک ستاد ده نفره بنشیند سازماندهی ستادی امر به معروف در سطح کشور را بکنند؟ اینکه اصلا امکان ندارد شما یک کار دیگری را به عهده بگیرید. نخواهید مباشرتا امر به معروف و نهی از منکر کنید. شما بخواهید امر به معروف را در جامعه احیاء کنید. این، آن است که من خواستم بارها بطور مکرر گفته ام و متاسفانه به گوش افراد هم این حرف نمی رود. من می گویم مردم باید این روحیه را پیدا کنند. مردم همانطور که نماز را واجب می دانند باید امر به معروف را واجب بدانند. باید این به مردم تفهیم شود که((لتامرون بالمعروف ولتنهون عن المنکر اولیسلطن علیکم شرارکم)). این باید به مردم تفهیم شود. همانطور که در جنگ متوجه شدند که جنگ برایشان لازم است. شما این کار را باید بکنید. اساس کار شما احیاء امر به معروف و نهی از منکر است نه مباشرتا سازماندهی امر به معروف و نهی از منکر.

 

غرضم این است ما باید ببینیم که چه چیز هست که در قبال سلطه اشرار است. آن امر به معروف و نهی از منکر برای ما لازم است، این را عرض بکنم در این قضیه و گرچه من در همه کارها معتقدم اگر انسان سیاسی نباشد درست نمی تواند حقایق را بفهمد چون سیاست یک عطر و بوی خاصی است. مثل است که شما یک گلی را می برید پیش کسی که شامه ندارد او همه چیز را از گل می فهمد اما یک چیز نمی فهمد. شما هم آن بو را می فهمید. شما نمی توانید بفهمید که او این را نمی فهمد. او هم نمی تواند بفهمد که شما یک چیز اضافه از او دارید می فهمید.چشمش هم کور نیست که بداند خودش نمی بیند که لمس بکند. آدمهایی که شامه ندارند بعضی شان تا آخر عمر نمی فهمند شامه ندارند. می دانید! بعضی ها هستند شامه ندارند تا آخر عمر هم نمی فهند. اصلا نمی دانند یک چیزی کم دارند. می بینید که می گویند بوی خوبی، اما درک درستی از این قضیه ندارند. سیاست یک چنین چیزی است. یک حقیقتی در یک پدیده بوجود می آید آن آدم که بینش سیاسی دارد می بیند اصلا نمی شود به آن که بینش سیاسی ندارد نشانش بدهد هر کار هم می کند نمی بینید. ما سر یک قضیه ای با یک آقای محترمی بحث می کردیم من دیدم واضح ترین امور را به او می گویم او ملتفت نیست او هم تعجب می کند که من چرا این حرفها را می زنم و من هم تعجب می کنم که او چرا نمی فهمد. غرض اینکه،شما در این قضیه آن درک سیاسی را بکار بگیرید. چشم را ببندید و فقط یک شعار نهی از منکر بدهید.((هذا منکر و کل منکر یجب النهی عنه، هذا یجب النهی عنه)) قضیه اینجوری نیست باید نگاه کنید ببینید کدام منکر باید نهی بشود کدام منکر حالا باید نهی شود کدام منکر واقعا منکر خطرناکی برای ما است.

 

نکته سوم این است که امر به معروف در شرع مقدس اسلام همانطور که می دانید سه مرحله دارد. یک مرحله، مرحله قلبی است.(حالا این هم بد نیست که ما اینجا بگوئیم، بعضی ها می گویند امر و نهی نیست. اشکال رایج و واضحی است و به نظر ما اشکال ناواردی است)وقتی که شما گناه را می بینید در مرحله امر و نهی قلبی از شما نخواسته اند که گناه نکنید، نکردن که نکردن است، اینکه امر و نهی نیست می خواهند شما دائما در قلبتان حدیث نفس کنید به آن طرف((لاتفعل،لاتفعل)) منتهی شرایط اجازه نمی دهد که این((لاتفعل)) از قلب شما به زبانتان برسد. این را می خواهد یعنی همان حالت علو و استعلایی که در آمر و ناهی وجود دارد دو شرط تحقق امر و نهی آن حالت استعلا و علو است.می خواهند این در قلب انسان هم باشد. دائما وقتی شما می بینید کسی معروفی را انجام نمی دهد باید به او بگوئید((افعل،افعل،افعل)) در قلب باید دائم این باشد و بجوشد. منتهی وقتی انسان می جوشد و شرایط نیست و نمی تواند بگوید. اما می خواهد این جوشش درونی و این امر و نهی درونی باشد. بنابراین صدق امر و نهی بر همان امر و نهی قلبی هم صدق واقعی و حقیقی است و صدق مجازی نیست. منتهی امری است که به تحقق خارجی نمی پیوندد و در قلب است. چون امر زبانی هم اول از قلب شروع می شود. وقتی شما می گوئید((افعل)) اول قلب شما می گوید بعد زبان که آلت بیان اراده است می گوید، آن اراده منهای زبانش در قلب وجود دارد. این مرحله اول است و از مرحله کلام خارج است و بایست این را کاری کنید که همه مردم حداقل این امر و نهی قلبی را داشته باشند. بعد به زبانی می رسیم آنچه که مسئولیت شماست مسئله زبانی است. یعنی شما باید کاری کنید که مردم امر و نهی زبانی را که مهمترین عامل که حتی از جهاد بالاتر است یعنی تاثیر از جهادی که توپ و تفنگ و بمب اتم است بیشتر است اگر انجام بگیرد و تحقق پیدا کند .منتهی مردم که امتحان نمی کنند. یکبار امتحان کنید تا ببینید اگر نشد. من عرض می کنم مثلا الان آمریکا( از آمریکا بالاتر،قدرتمندتر،مستکبرتر،طاغی تر )اگر همه مسلمانهای عالم تصمیم بگیرند که هر مسلمانی در ماه یکبار به آمریکا بگویند نکن،آمریکا را می شکنند،کاری که بمب اتم نمی شود با این کار می شود.زبانی،یدی هم نمی خواهد.همه مردم مسلمان، هرکس که مکلف است در تمام دنیای اسلام:شما حالا این را در گناهان داخل جامعه بیاورید.یک آقایی دارد یک حرکت خلاف انجام می دهد یک نفر از پهلویش رد می شود و بگوید(عصبانیت وتهدید به عمل لازم نیست) آقا این کار شما خلاف است، نکنید و رد شود. او ممکن است دنبال کند،جوانهای  ما دلشان می خواهد که وقتی ما گفتیم امر به معروف کنید یک خنجر به دستشان بدهیم بگوئیم اگر نشد بزن. در حالی که این زدن یک کار دیگری است. من این کار را اصلا از تو خواستم ام؟ من مرحله دوم را که زبانی است از تو می خواهم. اگر همین کار انجام بگیرد و شما بتوانید به مردم تفهیم کنید که اگر کار خلافی دیدند بگویند«آقا نکن» و بروند، ده نفر بگویند«نکن» و بروند اگر کسی طاقت پیدا کرد این خلاف را دوباره انجام دهد، نمی تواند بکند. اینکه می بینید وقتی شما دو بار یا سه بار گفتید«نکن» او عصبانی می شود و می آید یقه شما را می گیرد پیداست این ضربه اگر شکننده نبود عصبانیت نداشت.می گفتی نکن او هم نگاهی می کرد و محل نمی گذاشت.شما می دانید وقتی چند بار تکرار شد«نکن،نکن،نکن»ای یک دفعه می خواهد منفجر بشود.خدای متعال در زبان این اثر را قرار داده است. در امر و نهی این اثر را قرار داده است ما چرا این حکمت الهی را درک نمی کنیم و حاضر نیستیم از این ابزار عظیم الهی استفاده کنیم. بکنید تا ببینیم می شود یا نمی شود.خدای متعال آن آیات را خلاف که نفرموده است یا همین روایت را که از نهج البلاغه خواندیم.واقعا اگر چنانچه بکنید تمام قوام عدل و حق در عالم برقرار می شود. مرحله سوم آن است که آئین نامه اش را ایشان اشاره کردند و من دیروز تصویب کردم و ابلاغ شد.آئین نامه خوبی هم هست منتهی آن کار شما نیست، آن کار بسیج است،اگر آیه«ولتکن منکم امه»تبعیضیه بگیریم او همان بعضا که«ولتکن منکم امه»که آنها باید در همه مراحلش و حتی در مرحله سومش که مرحله ید است امر به معروف کنند.

 

آنها مرحله ید هستند.منتهی من در آئین نامه اضافه کردم که آن گروهی که مرحله سوم را انجام می دهند موظفند پشتیبان مرحله دومی ها هم باشند.یعنی اگر چنانچه کسی آمر و ناهی بود سر و کارش به کلانتری و غیره افتاد این بسیجی برود با آن قوه ضابطیت قضایی که قانون به بسیج داده است از او حمایت کند. پس بنابراین،این سه مرحله ای را که وجود دارد شما باید اینها را احیاء کنید و عمده و اساس قضیه و از همه مهمتر مرحله دوم است که می تواند همه اوضاع و احوال را به کل منقلب کند. نکته آخر که می خواهم عرض کنم(وقت نیست،مطالب زیاد است و شماها هم جوری هستید که وقتی آدم چشمش می افتد دلش می خواهد که با شما صحبت کند. واقعا شوق آفرین هستید و این قضیه هم که خودش فی نفسه شوق آفرین است) این قضیه امر به معروف یک جهتی دارد که حالا این هم اشاره به قسمتی از فرمایشات آقای جنتی است که فرمودند کجاها بکنیم و کجاها نکنیم. در همین بیان نهج البلاغه که می فرماید«لتامرون بالمعروف و لتنهون عن المنکر اولیسلطن الله علیکم شرارکم» یعنی جهت امر به معروف و نهی از منکر ضد سلطه اشرار است. این معنایش این است.یعنی اگر این کار را نکردید آن می شود یعنی این دو عدل هم هستند یعنی اگر کردید سلطه اشرار واقع نخواهد شد.اگر نکردید سلطه اشرار واقع خواهد شد. پس معنایش چیست؟معنایش این است که این امر و نهی باید در جهت مقابل سلطه اشرار باشد.حالا شما نگاه کنید و ببینید که سلطه اشرار کجاست؟

 

سوال آقای جنتی: این حمایت قضایی اگر کوتاه بیایند در قضیه واقعا موجب دلسردی می شود.

 

 جواب: آنها حمایت قضایی شان مال مرحله سوم است. مرحله دوم اصلا شما اسم قضایی را نیاورید، بگوئید آقا بگو نکن و برو. از این که بالاتر نمی شود. ناهی از منکر بگوید نکن و برود. منتهی صد نفر بگویند و بروند اگر او از آن طرف فرار نکرد. هرچه خواستند به من بگوئید. چرا می ایستد می گوید نکن و دست به یقه می شود. آن دست به یقه مرحله سوم است ما آن را از اینها نخواستیم. شما مقید باشید نشود ما بسیج را معین کردیم برای خاطر همین کار آن بسیج ضابطه قضایی است. کارش هم حجت است و هر کار هم بکند در پرونده می آید و مراجعه کنند. چرا خودشان می کنند؟

 

دوشنبه 31 خرداد ماه سال 1372 مطابق با 30 ذیحجه سال 1413

نظرات 1 + ارسال نظر
hesam سه‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 08:28 ق.ظ

یک رمان در باره 5 آذر گرگان چاپ شده که تمامی شخصیت های آن شخصیت های واقعی مردم گرگان است. در این لینک ها ببینید
http://www.mehrnews.com/detail/News/2148422
http://www.mehrnews.com/detail/News/2149440
http://www.shahrestanadab.com/Default.aspx?tabid=105&articleType=ArticleView&articleId=2708

لطفا اطلاع رسانی کنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد