انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

علی دواتگر کارشناس مسائل سیاسی-فرهنگی درجلسه هفتگی انصارحزب‌الله:

راه حل مشکلات اقتصادی‌کشور مذاکره و رابطه با آمریکا نیست

اینها که این حرفها را می‌زنند خودشان مریض هستند و کارشان گیر است. اینها می‌خواهند راحت و‌آزادانه به کانادا و جزایر چه و چه سفر کنند و کسی به آنها چپ نگاه نکند. مردم عادی که پول ندارند به کانادا و جزایر تفریحی بروند.....

 هشدار به خائنان به انقلاب

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، علی دواتگر کارشناس مسائل سیاسی - فرهنگی در جلسه هفتگی انصارحزب‌الله به تحلیل مسائل سیاسی روز به سخنرانی پرداختند که متن کامل آن تقدیم می شود:

در کتاب عیون‌ اخبارالرضا روایتی از امام رضا(ع) آمده است که «وقتی دیدی مردم به چپ و راست می‌روند، تو ملازم طریقت ما باش، زیرا هرکس ملازم و همراه ما باشد، ما با او همراه خواهیم بود و هرکس از ما جدا شود، ما نیز از او جدا خواهیم شد.» در روایاتی دیگر از سیدالشهدا(ع) است که می‌فرماید: شیعیان ما به راستی قلبشان از هر ناخالصی،‌کینه، حیله و تزویر پاک است. مقام معظم رهبری هم در این زمینه فرمودند: من انقلابی هستم و دیپلمات نیستم. متاسفانه در دیپلماسی رایج در جهان دغل و تزویر و حیله و غیره هست. همچنین چندین سال پیش ایشان در تفسیر سوره منافقون می‌فرمودند که اگر مومن در مقابل منافق مکر و نفاق کند آن کسی که باخته است، مومن است چرا که منافق که حیله و مکر می‌کند از نفاق اوست و لیکن مومن نباید این‌گونه باشد.

پافشاری رهبری معظم بر معیارها و اصول حضرت امام(ره)

در خرداد ماه امسال حضرت آقا در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام(ره) فرمایشاتی داشتند و در آنجا به این موضوع اشاره کردند که همه ما بالاخره امام را قبول داریم و فرمودند حضرت امام معیار انقلاب هستند و امام معیارها و اصول را ترسیم کردند. ایشان در ادامه به این معیارها و اصول پرداختند. از جمله اصول امام در سیاست خارجی که عبارت است از ایستادگی در مقابل سیاست‌های مداخله‌گر و سلطه‌طلب و دیگر برابری با ملت‌های مسلمان و ارتباط برابر با همه کشورها به جز کشورهایی که تیغ را روی ملت ایران کشیده‌اند و دشمنی می‌کنند.

و همچنین مبارزه با صهیونیسم تا حذف این شجره پلیده را تبیین کردند. ایشان مبارزه برای آزادی کشور فلسطین و کمک به مظلومان عالم و ایستادگی در مقابل ظالم را از اصول کلی حضرت امام برشمردند که تا به آخر عمر ایشان تغییری نداشته است.
در وصیتنامه حضرت امام(ره) چگونگی مقابله با آمریکا مشخص است. امام از سال ۵۷ به بعد در مسائل سیاست خارجی شفاف‌تر و صریح‌تر مواضع خویش را بیان می‌کرد تا جایی که فرمود ان‌شاءالله نه تنها از مساجد و مناره‌های کشورهای اسلامی شعار مرگ بر آمریکا بلند باشد بلکه آرزو می‌کنیم از کلیساها هم این شعار بلند شود.

در سال ۱۳۵۸ موقع ورود به ایران حضرت امام مصاحبه‌ای با خبرنگار مجله آمریکایی تایمز دارند که خبرنگار مذکور از ایشان می‌پرسد:«شما یک زندگی جدای از دنیای جدید داشتید و مباحث مربوط به اقتصاد مدرن و حقوق و روابط جدید بین‌الملل را مطالعه نکرده‌اید و تحصیلات شما در علوم اسلامی است، شما با دنیای کنونی سیاست و معادلات جاری آن در زندگی اجتماعی درگیر نبودید، با این وجود آیا احساس نمی‌کنید که باید در راهی که اعلام کردید، تجدید نظر کنید؟

امام در جواب می‌فرمایند: ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی که تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده می‌شود را شکسته‌ایم. ما خود چارچوبی جدید ساخته‌ایم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفتیم‌از هر عادلی دفاع کرده و بر هر ظالمی می‌تازیم، حالا شما اسمش را هرچه می‌خواهی بگذار. ما این سنگ را بنا خواهیم گذاشت. امید است کسانی پیدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شورای امنیت و سایر سازمانها را بر این پایه بنا کنند و نه بر پایه نفوذ سرمایه‌داران و قدرتمندان که هر موقع خواستند هر کسی را محکوم کنند بلافاصله محکوم نمایند، آری ما با ضوابط شما هیچ نمی‌دانیم و بهتر است که ندانیم.»

صرف ادعای پیروی از اصول امام کافی نیست

این اصول امام است و هر کسی از این اصول پیروی کند عزیز ماست و هر کسی تحت هر عنوانی در این اصول خدشه وارد می‌کند و به دنبال چیز دیگری است، اگر چه ادعا کند که با رهبری است و عکس رنگی هم با ایشان داشته باشد، از نظر ما مردود است؛ چرا که هر موضعی با اصول حضرت امام همخوانی نداشته باشد با مواضع رهبری هم در تقابل خواهد بود.

اینکه کسی ادعا کند بنده یک موقعی نامه‌ای به حضرت امام نوشتم و موقعی دیگر شفاهی به حضرت امام سخنی گفتم! امام چه فرمودند؟ آیا امام جواب دادند حضرت امام که مواضعش مشخص است و در صحیفه نور آمده است. برای چه این حرف‌ها را بیان می‌کنید؟ چرا که اساساً نیازی به این صحبت‌ها نیست.

در همین حرکات اخیری که انجام شد آقایان خدمت مقام معظم رهبری رسیدند و آقا به آنها فرمودند فعالیت دیپلماسی اشکال ندارد و بالاخره آنها در موضع قرار گرفته‌اند و فشاری که آورده‌اند به دو طرف ضربه می‌زند. اینکه طرف مقابل ما می‌خواهند بیایند و جبران مافات کنند، اشکال ندارد.

حضرت آقا نرمش قهرمانانه را مطرح کردند و هشدار دادند که دقت شود طرف مقابل دشمن ماست و زبان دیپلماسی چون نرم است، شیک و با الفاظ زیبایی است، این دلیل نمی‌شود که به قول معروف زود پسرخاله شویم و چایی برای همدیگر بریزیم و اس‌ام‌اس بدهیم. باید اگر امتیازی به طرف مقابل می‌دهیم حواسمان باشد تا یک ۳ امتیازی بگیریم.

امروز در حوزه دیپلماسی تحرکاتی صورت گرفته و آقای ظریف هم صادقانه در کمیسیون امنیت ملی مجلس بیان کردند. البته از این دیپلماسی حضرت آقا دو تا غلط گرفتند و دولت هم پذیرفت. اما در روزنامه‌ها و سایت‌ها مواضعی گرفته شد که چرا این را گفتید؟ حالا این را گفته‌اند و درز کرده است و روزنامه‌ای هم آن را تیتر کرده است که البته آن روزنامه تشکر هم کرده و شفافیت و صداقت وزیر را تحسین کرده است.

از طرفی شما که می‌گویید الان دوره شفافیت است و در صفحه فیس بوک هر شب گزارش می‌دهید و خاطرات ریز سفر را می‌نویسید، مردم کف خیابان که فیس بوک ندارند، پس مردم عوام که بیگانه نیستند و اگر چیزی را بدانند، حقشان است و اما در حوزه اقتصاد هم امام اصولی دارند که اگر به آنها توجه داشته باشیم، بسیار کارگشا خواهد بود.

نباید رفع مشکلات اقتصادی را در مذاکره دانست

در سفر اخیر رئیس‌جمهور و وزیر خارجه به نیویورک قرار شد که مذاکرات در نهایت باعث شود دو تا پنجره‌ای رو به تحریم‌ها باز شود و نسیمی بوزد، اما این‌طور نباشد که فکر کنیم تنها راه رهایی است؛ چرا که آنها همچنان خودشان با مشکلات اقتصادی عدیده‌ای روبه‌رو و مواجه هستند. ما نباید امید ببندیم و به بهانه مذاکره مردم را به نقطه‌ای رهنمون کنیم که هیچ کار اقصادی نکنند و همه فعالیت‌ها را منوط به شرایط بعد از مذاکره بدانند. ما باید حواسمان جمع باشد.

حضرت آقا چندین بار به دولت‌ها تذکر دادند که برای تولید بنزین پالایشگاه درست کنند؛ چرا که معتقد بودند این نفتی که دست ماست اگر دست دشمنان بود اینها خون ما را به خاطر یک بشکه آن به شیشه می‌کردند. دولت‌های قبل‌تر از دولت آقای احمدی‌نژاد می‌گفتند، دوبی نزدیک ماست و لزومی به ساختن پالایشگاه نیست؛ هر وقت به بنزین نیاز بود از آنجا می‌آوریم! خدا پدر دولت احمدی‌نژاد را بیامرزد که پالایشگاهی را احداث کردند و اگر چنین نمی‌شد در مورد تحریم بنزین به مشکل برمی‌خوردیم.

آن اقتصاد مقاومتی مورد نظر رهبر معظم انقلاب را هم باید همچنان مدنظر داشته باشیم و فقط نباید به نرمش قهرمانانه تکیه کرد و رفع مشکلات اقتصادی کشور را در مذاکره بدانیم.

اصول اقتصادی و سیاسی حضرت امام(ره)

در اصول اقتصادی حضرت امام(ره) تکیه به خودکفایی بود، اینکه ما کشوری هستیم که حرفی جدید داریم و در مقابل نظام سلطه ایستاده‌ایم. دوم اصل در اقتصاد مدنظر امام(ره) عدالت اقتصادی در تولید و توزیع و دفاع از طبقات محروم و مقابله با فرهنگ سرمایه‌داری و احترام به مالکیت بود. همچنین هضم نشدن در اقتصاد جهانی از اصول مدنظر ایشان در اقتصاد بود. ما هم برای هر کسی که در مسیر امام گام برمی‌دارد صلوات می‌فرستیم و هرکس خارج از این مسیر طی طریق می‌کند، طبعاً ما را به قهقرا می‌برد.

طبیعت نظام سلطه این چنین است که نمی‌تواند قدرتی دیگر را به رسمیت بشناسد، اینها الان روسیه را هم به عنوان یک کشور قدرتمند نمی‌شناسند. ما حرف برای گفتن داریم و نظام سلطه را اصلاً قبول نداریم و معتقدیم باید نظام سلطه از هم پاشیده و فرو بریزد و نظامی بر مبنای عدالت درست شود که در آن نه کسی ظلم کند و نه زیر بار ظلم برود. در حالی که نظام سلطه معتقد است که دنیا دو بخش است؛ هر که قدرت دارد، ظالم است و هر کس قدرت ندارد مظلوم است و این تعادل نباید به هم بخورد.

واژه‌هایی مثل محور شرارت و مخالف حقوق بشر که برای ما به کار می‌برند،برای این است که اینها خودشان را بشر و بقیه جوامع را غیربشر تلقی می‌کنند! و هر موقع منافع خودشان به خطر می‌افتد می‌گویند حقوق بشر به خطر افتاده است. مردم فلسطین که کشته می‌شوند هیچ صدایشان در نمی‌آید ولی یک سرباز اسرائیلی که در جایی به هلاکت می‌رسد، آن وقت از نظر آنها حقوق بشر جریحه‌دار می‌شود.

بشر درجه یک، دو، سه در پروتکل علمای یهود!

اینها بشر را در پروتکل علمای یهود به سه دسته تقسیم کرده‌اند؛ دسته اول کسانی هستند که بشرند و می‌توانند زندگی کنند. عده‌ای دیگر هستند که باید به آنان (دسته اول) خدمت کنند و تا در خدمت اینها هستند آدم‌های خوبی هستند.
و بقیه هم موجوداتی موذی هستند و اصلا آنها را انسان و بشر تلقی نمی‌‌کنند که سازمان ملل بخواهد برای آنها تصمیم بگیرد!

حالا نظام جمهوری اسلامی آمده و می‌گوید ما می‌خواهیم دنیا را براساس عدل جهانی برقرار کنیم و ما زمینه ظهور موعود را فراهم می‌کنیم و برای این نظام طبیعی است که معارضان زیادی وجود داشته باشند. باید به وعده خداوند ایمان داشته باشیم. در قرآن آیات متعددی داریم مبنی بر اینکه اگر مظلومی قیام کند خداوند او را کمک خواهد کرد. « کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة باذن‌الله» جمعیت کمی بر جمعیت کثیری به اذن خداوند پیروز شدند. ابراهیم خلیل‌الله یک‌تنه ایستاد. حضرت ابراهیم یک نفری یک امت بود و همه بتها را شکست. برای مومن بن‌بستی وجود ندارد؛ اگر به وظیفه‌اش عمل کند. بن‌بست مربوط به کسانی است که ایمانشان خدشه‌دار می‌شود.

سال ۵۹ که عراق حمله کرد، آماری را خدمت حضرت امام بردند که آقا چند تا هواپیمای جنگی داریم که اگر دو بار پرواز کنند برای سرویس آنها قطعه نداریم و کذا و کذا. چه کار کنیم؟

امام فرمود: یک دزدی آ‌مده و سنگی انداخته، ببیند کسی در خانه هست یا نه، جوانان بروند جبهه‌ها و دشمن را بیرون کنند.

با دست خالی ۸ سال دفاع مقدس را پشت سر گذاشتیم در صورتی که آن موقع دشمن پیش‌بینی می‌کرد صدام برای سرنگونی جمهوری اسلامی کافی است و همه چیز تمام می‌شود. الان هم مدتی است استکبار با تمام اعوان و انصارش به سوریه آمده و تهدید کرده که می‌جنگیم و کار سوریه را یکسره می‌کنیم، ولی رفیق فابریک‌های او مثل انگلیس و فرانسه به بهانه‌های مختلف از جمله رای مجلس عوام و غیره کنار کشیدند و خودشان گفتند آن چیزی که ما در سوریه دیدیم جمهوری اسلامی است و این برای ما معضل بزرگی است. این در حالی بود که یک فرمانده سپاه ما گفت که سوریه خط قرمز ماست، دیگر الان نباید از چیزی هراس داشته باشیم.

در موقع جنگ تحمیلی که توانی نداشتیم، گفتیم «حسبناالله و نعم‌الوکیل» روا نیست حالا که قدرتمند شده‌ایم بگوییم حسبنا آمریکا(!) حالا ببینیم فرانسه چه می‌گوید! حالا درها باز می‌شود و دلارها به کشور می‌آید و وضعمان خوب می‌شود!

کسانی که برای رابطه با آمریکا ذوق می‌کنند فکر تفریح و تجملات خود هستند نه مشکلات مردم

مگر مشکل مردم ما این است؟! اینها که این حرفها را می‌زنند خودشان مریض هستند و کارشان گیر است. اینها می‌خواهند راحت و‌آزادانه به کانادا و جزایر چه و چه سفر کنند و کسی به آنها چپ نگاه نکند. مردم عادی که پول ندارند به کانادا و جزایر تفریحی بروند، شما اگر می‌خواهید بروید هزینه آن را هم پرداخت کنید. هی می‌گویند برای ما زشت است که وارد کشورهای اروپایی می‌شویم به ما انگ تروریست و ضد حقوق بشر بزنند.

در جواب باید گفت که مگر ما تروریست هستیم؟ خودشان تروریست هستند. مگربا کشور همسایه ما که این قدر بلا به سر ما آورد چه کار کردیم؟ آیا یک فوت به چشم او کردیم؟ و این در حالی است که با امکاناتی که به آنها داده‌ایم، کشورشان را هم بازسازی می‌کنیم. این در دنیا ثابت شده است که جمهوری اسلامی ایران کشوری نجیب است. آیا تا به حال جمهوری اسلامی به کشوری تعرض کرده است؟

در نهایت کلام باید عرض کنم که معیارها و اصول مدنظر حضرت امام کاملا واضح و مشخص است و در رای همه فرمایشات مقام معظم رهبری شفاف و گویاست. آقا فرمودند ما از تحرکات دیپلماتیک اخیر حمایت و دفاع می‌کنیم ولی حواستان باشد دو تا غلط داشتید و نمره‌تان ۱۸ است. و بیان کردند که اگر اقتصاد شکوفا می‌خواهیم باید به اقتصاد بومی خودمان بپردازیم. اینکه فکر کنیم اگر دلار زیادی به کشور آمد و پول‌های ما را دادند وضع مملکت خوب می‌شود، چنین نیست.

هیچ اتفاقی نمی‌افتد و فقط گشایشی در کار دولتمردان می‌شود و آنها راحت‌تر می شود؛ دقیقا مثل کار خانم‌های خانه که اگر مهمانی وارد شود و پول باشد از بیرون غذا تهیه می‌کنند و راحت هستند و اگر وضع حالت عادی باشد کمی به زحمت می‌افتند و زحمت پخت و پز به گردن آنها می‌افتد.

رسیدگی جدّی به خودکفایی اقتصادی، ضروری است

این نمی‌شود که پاها را دراز کنیم تا پولها بیاید و راحت خرج کنیم. حتی اگر آشتی هم بکنیم ممکن است آنها دوباره قهر کنند. پس ضروری است که به اقتصاد خودمان بپردازیم؛ چرا که تمام قضایای تحریم و غیره به اسرائیل برمی‌گردد و اینها وامدار صهیونیست‌ها هستند. اقتصاد و فرهنگ و سیاست غربی‌ها بسته به صهیونیست‌هاست و مستقیم و یا غیر مستقیم اسیر دست آنها هستند.

الان ۸۰۰ هزار کارمند دولت را در آمریکا خانه‌نشین کردند تا به اوباما بگویند تو کاره‌ای نیستی و همه‌کاره کنگره است و کنگره هم صهیونیستی است. یک موقعی آن آقا می‌گفت ما باید برویم کدخدا را ببینیم و نمی‌دانست که آن کدخدا، کدخدای دیگری دارد و آن هم خط قرمز ماست. ورزشکارها هم که به اینها می‌رسند، از بازی منصرف می‌شوند.

پرسش و پاسخ

* آقای روحانی در اکثر سخنرانی‌های خود جملاتی را به نقل از حضرت امام بیان می‌کند. آیا این گفته‌ها صحیح است؟

- ما حمل به صحت می‌کنیم. اگر کسی از حضرت امام نقل قولی را بیان می‌کند، باید بررسی کنیم که چنین سخنی از امام(ره) هست یا خیر؟ اگر باشد که ممنون او می‌باشیم. بعد باید ببینیم آیا به این سخنان عمل می‌شود. البته ایشان رئیس جمهورند و برای ما بسیار محترم هستند ولی قرآن می‌گوید که منافقین وقتی به پیامبر می‌رسند می‌گویند شهادت می‌دهیم که تو رسول خدا هستی ولی آنها دروغ می‌گویند. حالا هرکسی دم از امام بزند و بگوید فلان جمله را امام فرمود، باید اول سند آن را مطالبه کنیم و بعد ببینیم رفتار شخص در قبال فرموده حضرت امام چیست.

خیلی وقت پیش در زمان ریاست جمهوری حضرت آقا روزنامه لوموند فرانسه کاریکاتوری کشیده بود و در آن کاریکاتور خودرویی را نشان می‌داد که در آن سه نفر رئیس جمهور وقت، میرحسین موسوی نخست‌وزیر وقت و هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت نشسته بودند و راننده هم جلو بود. راننده پرسیده بود که کجا و از کدام سمت بروم.

از قول میرحسین نوشته بود چپ برو و راهنمای چپ را بزن. به نقل از آقای هاشمی نوشته بود که آقای راننده! راهنمای چپ را بزن ولی راست برو. بعد به نقل از آقا نوشته بود که شما مستقیم برو. آن زمان برداشت بنده از این کاریکاتور عجیب بود.

حالا باید گفت آن کسی که نقلی را از حضرت امام بیان می‌کند، آیا در همان خط هم حرکت می‌کند یا راهنمای او به یک سمت می‌زند و خودش به سمت دیگری می‌رود. البته دولت قبلی هم به گونه‌ دیگری بود و ما گله‌ای که از او داشتیم مربوط به همین بود؛ چرا که دولت ارزشی بود اما در اواخر دولت دهم به قول آقای مصباح یزدی ایشان اگر رفاقت‌بازی هم بخواهد بکند، ده تا رفیق را فدای یک نفر که نمی‌کنند؟او می‌گفت من ارادتمند رهبری هستم ولی بعضی مواقع به سمت دیگری عمل می‌کرد.

در هر دولتی که وزیر یا مهره نادرستی بود با یک اشاره آقا عوض می‌شد. در دولت آقای خاتمی، مهاجرانی و در دولت آقای هاشمی خود خاتمی برکنار شدند، ولی وی تا آخر دولت پای این بابا ایستاد!

در کل باید گفت به فرمایش حضرت امام(ره) در جمهوری اسلامی سه مطلب در اولویت قرار دارد؛ اول اینکه حفظ نظام از اوجب واجبات است. نکته دوم اینکه این نظام با کسی عقد اخوت نبسته است. سوم هم اینکه ملاک حال فعلی افراد است. اینکه بگوییم من آنم که رستم پهلون بود صحیح نیست، باید دید الان چه کاره‌ایم!

* در کشورهای پیشرفته و موفق احزاب تشکیل می‌شوند که اقدام به کادرسازی در تمام زمینه‌ها و زیرساخت‌ها می‌کنند؛ چرا در کشور ما کادرسازی صورت نمی‌پذیرد تا بتوان موفق‌تر عمل کرد؟

- احزاب در کشور ما مشکلات عدیده‌ای داشته‌اند از جمله در حزب جمهوری اسلامی که آن موقع مسئولین آن حزب شهید بهشتی و حضرت آقا و اینها بودند. البته حزب جمهوری اسلامی عملکرد خوبی داشت ولی زمانی که حضرت امام دستور انحلال احزاب را داد یک سوالی مطرح شده بالاخره ولایت فقیه درست است یا ولایت حزبی. که اگر قرار باشد شما در یک حزبی باشید، قاعدتا براساس مشی جهانی که وجود دارد، باید ولایت حزبی را بپذیرید. چرا که فلسفه حزب تجمیع افکار است. الان در بعد کوچک حزب فراکسیونهای مجلس هستند.

سوالی که مطرح می‌شود اینکه حالا در جامعه ما اگر شخصی که در حزبی هست، بخواهد ولایت حزبی را بپذیرد آنجا که ولایت حزب با ولایت فقیه تعارض یا تنافی پیدا می‌کند و مقابل هم قرار می‌گیرند، چه باید کرد؟ مثلا حزب جمهوری اسلامی در انتخاب شهید رجایی حزبی عمل نکرد؛ چرا که صلاحیت شهید رجایی بیشتر از میرحسین موسوی بود، لذا کاری غیر حزبی کردند. اما الان اگر این کار را کسی بکند مثل خانم راستگو، از حزب اخراج می‌شود!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد