محسن رایجی فعال فرهنگی اجتماعی گلستانی طی مطلبی نوشت : چندین سال پیش روزی از جایی گذر میکردم و این جمله را دیدم که نوشته شده بود؛
دیروز از هر چه بود گذشتیم ، امروز از هر چه بودیم !
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز !
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود !
جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد.
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم ، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم.
و امروز در نظرم آمد که آیا اگر شهدا بودند باز هم اوضاع کشور اینگونه اداره میشد؟ آیا اینگونه فکر می شد؟! آیا اینگونه تصمیم گیری میشد و کارها به این منوال انجام می شد؟
کسانی که فرمانده جنگ می شدند، فرمانده سپاه می شدند، وزیر می شدند در حالیکه جوانانی 20 الی 25 ساله بودند! جوانانی که ولایت فقیه را برای تأمین معیشتان نمی خواستند بلکه فقط و فقط برای اطاعت می خواستند.
کسانی که آرزویشان صرفا شهادت بود نه چیز دیگر. کسانی که دغدغه و فکرشان این بود که از مردن نمی هراسیدند ولی ترسشان این بود که بعد آنها ایمان را سر ببرند. به قول شهید رجب بیگی: هم باید شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود........ عجب دردی!
وصیتنامه شهدا غیر از مقاله و یا دفترچه خاطرات است. شهدا در وصیتنامهشان جان مطلب را در کمترین خطوط به تحریر در آوردند به همین خاطر مراجعه به وصیتنامه شهدا میتواند برای معرفی درست آنان راهگشا باشد.
ما اگر میخواهیم از شهدا تجلیل کنیم باید ببینیم اگر آنان امروز در مقابل دشمن بودند چه میکردند؟ امروز شهدا نظارهگر ما هستند تا ببینند ما با راه روحالله (ره) چه میکنیم و برای حفظ گفتمان انقلاب و منافع انقلاب چقدر ایستادگی میکنیم؟
امروز اگر شهدا حاضر بودند همانطور که در آن روز برای آرمانهای امام جان دادند امروز نیز همانند گفتمان مقام معظم رهبری درباره ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای دشمنان، ایستادگی میکردند و حاضر نبودند کوچکترین نرمشی صورت گیرد و اگر نرمشی هم می کردند به قول حضرت آقا نرمش قهرمانانه بود.
گفتمان شهیدان در جامعه و دانشگاه یعنی تحلیل درست شرایط و اتخاذ موضع درست. گفتمان شهید یعنی مردم امروز با عینک واقعبینی و اندیشه آرمانگرایی صحنه را تجزیه و تحلیل کنند.
اگر روزی قدرتهای بزرگ بخواهند دوباره تجربه هشت سال دفاع مقدس را تکرار کنند هزاران هزار جوان جان بر کف مانند دفاع مقدس با آگاهی، شور و شعور بیشتر از انقلاب دفاع میکنند. ولی نمیدانم چرا عده ای که نون و نمک انقلاب را میخورند و در راس هم هستند ولی استکبار را بیشتر قبول دارند تا مردم و رهبرشان!
حقیقت آن است که تقریبا همه مدیران فقط می خواهند ساعت کاری خود را پر کنند و این در مملکتی که این همه شهید داده جای تاسف است. اگر شهدا بودند با الفاظ بازی نمی کردند و فقط عمل می کردند. من نمیدانم چند سال دیگر باید بگذرد و مدیریت خوبی انجام نشود.
و آرزوی ما هم این ست که خدایا شهیدمان کن تا با برگشت جنازه مان به شهرمان و با تشییع جنازه ما جوانان ما در این جنگ نرم نابرابر شهید نشوند.
التماس دعا
سلاممم عالی بود به امید پیشرفت شما