انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

ویژگی های فردی و رفتاری امام خمینی (ره)

ویژگی های فردی و رفتاری امام خمینی (ره)


امام چشمه حیات و گنجینه اسرار بود.انسان کامل بود.او به خصلتهای والا ، سجایا و مکارم اخلاق آراسته بود.

چیزى بر اموال خود نیفزودند

ما در تمام طول عمر امام، شاهد بودیم که ایشان چیزى بر اموال خود نیفزودند . تنها ملک مختصرى از پدربزرگشان مانده بود که مزروعى بود . امام در آمدى که از همان زمین به دست مى‏آمد را خرج مى‏کردند.

  


زاهد بودن طلبه از نظر امام به این معنى نبود که طلبه لباس ژنده بپوشد، خوار شود  یا علامت گدایى در لباسش باشد . امام معتقد بودند که طلبه در عین حال که باید لباس متناسب بپوشد، باید قلب خود را نیز آماده کند و مى ‏فرمودند عمران و آبادى قلب با معنویت و توجه به خداست. (1)

 

این ها را نگذارید خراب شوند

در منزل امام درخت توتى وجود داشت. توت زیادى مى‏آورد که معمولا به زمین ریخته شده و از بین مى‏رفت .امام مى ‏فرمودند : «اینها را نگذارید خراب بشوند، جمع کنید.» درخت ‏خرمالویى هم بود که آقا مى‏فرمودند:«از خرمالوهایى که مى‏چینید به باغبان ها هم بدهید» . (2)

باید رعایت کنید

یک بار که خدمت امام بودیم، از من خواستند پاکت دارویشان را به ایشان بدهم . داخل پاکت، دارویى بود که باید به پایشان مى‏مالیدند.

بعد از مصرف دارو، امام یک دستمال کاغذى را به چهار تکه تقسیم کردند و با یک قسمت از آن چربى پایشان را پاک کردند و سه قسمت دیگر را داخل پاکت گذاشتند تا براى دفعات بعد بتوانند از آن استفاده کنند .

به امام گفتم: اگر برنامه زندگى این گونه است، پس ما همه جهنمى هستیم! چون ما واقعا این رعایت ها را به خصوص در مورد دستمال کاغذى نمى‏کنیم . آقا فرمودند: «شما این طور نباشید، ولى باید رعایت کنید» . (3)

هیچ کس مثل امام از دنیا دورى نگرفت


امام خمینی (ره)

با این که به طور قطع و یقین خصوصا پس از انقلاب براى هیچ مرجعى سیل وجوهات ، خیرات ، نذورات ، هبه‏ها و هدیه‏هاى شخصى به اندازه امام سرازیر نمى ‏شد اما این کثرت و فراوانى در زندگى امام حتى در امور مربوط به زندگى شخصى و خصوصى ایشان هیچ تفاوت و تغییرى را پدید نیاورد که باعث ‏شود با مصرف زیادتر و هزینه بیشتر از روال زندگى زاهدانه و على گونه خودشان فاصله بگیرند . در حقیقت، مى ‏توانم بگویم براى هیچ کس مثل امام ، شهرت ، ریاست ، دنیا و متاع آن روى نیاورد وهیچ کس هم مانند امام از این مناصب دورى و فاصله نگرفت . (4)

خودشان برمى‏ خاستند

امام در مصرف برق، بسیار صرفه جویى مى‏کردند. در اتاق اندرونى که محل استراحت و مطالعه ایشان بود سه لامپ وجود داشت ، یک لامپ مهتابى ، یک لامپ صد و یک چراغ بسیار کوچک 15 ولت.

وقتى امام ، قرآن تلاوت مى‏کردند یا گزارشات مختلف را مطالعه مى نمودند، دو چراغ مهتابى و یک لامپ صد ولت روشن بود ولى وقتى که مطالعه و تلاوت ایشان قطع مى‏شد امام على رغم کهولت ‏سنى که داشتند و برخاستن برایشان مشکل بود، خودشان از جاى بر مى‏خاستند، لامپ را خاموش مى‏کردند و فقط از نور مهتابى استفاده مى‏نمودند. آنگاه که به نماز مى‏ایستادند نیازى به مهتابى هم احساس نمى‏کردند و فقط چراغ کوچک را در حدى که نور ضعیفى در اتاق باشد روشن نگه مى‏داشتند. (5)

همه را به دیگران مى‏دادند

لباس هاى امام از یکى دو دست تجاوز نمى‏کرد با این که پارچه‏ها و لباس هاى دوخته و ندوخته زیادى براى ایشان هدیه مى‏آوردند ولى هر چه براى ایشان سوغات یا هدیه مى‏آوردند همه را به دیگران مى‏دادند. در خوراک نیز خیلى اهل قناعت ‏بودند و اقتصادى زندگى مى‏کردند، در حالى که همه گونه امکانات براى ایشان فراهم بود. (7)

امام حتى کفن از خود نداشتند

نکته‏اى که مى‏تواند براى همه ما بسیار پند آموز باشد، این است که همان شبى که مى‏خواستند امام را غسل و کفن کنند، دیدند که این رهبر عظیم و بزرگمرد عالم اسلام حتى یک کفن نیز از خود ندارد، و این حاکى از نفس مهذب و خصلت هاى پیامبر گونه امام بود. (8)

بدهید به کسى که استفاده کند

امام هدایاى عتیقه و نفیسى از قبیل قرآن خطى را که به ایشان داده مى‏شد مى‏فرمودند بدهید به جایى که بتوانند حفظ کنند. در یک مورد، قرآن خطى گران بهایى را فرمودند که به کتابخانه آستان قدس رضوى فرستاده شود. ایشان کتاب هایى را که از سوى مؤسسه‏هاى انتشاراتى یا از سوى نویسندگان به محضرشان فرستاده مى‏شد جز در موارد انگشت‏ شمار، که کتاب هاى عرفانى جدید الطبع بود (که آنها را نزد خودشان نگاه مى‏داشتند) در بقیه موارد، بعد از ملاحظه اجمالى مى‏فرمودند: «ببرید بدهید به کسى که از آنها استفاده کند» . (9)

از غذاى چرب پرهیز مى ‏کردند

امام همواره ساده زندگى مى‏کردند، ساده مى‏پوشیدند و ساده مى‏خوردند . از غذاهاى چرب و سنگین پرهیز مى‏کردند. در نجف غذاى مورد علاقه ایشان نان و پنیر و مغز گردو بود. (10)

شما دو گناه کردید

روزى من در نوفل لوشاتو به علت ارزانى، دو کیلو پرتقال خریدم و چون هوا خنک بود فکر کردم تا سه چهار روز پرتقال خواهیم داشت. امام با دیدن پرتقال ها فرمودند: «این همه پرتقال براى چیست؟» من براى این که کار خودم را توجیه کنم عرض کردم: «پرتقال ارزان بود براى چند روز اینقدر خریدم.» ایشان فرمودند: «شما مرتکب دو گناه شدید، یک گناه براى این که ما نیاز به این همه پرتقال نداشتیم و دیگر این که شاید امروز در نوفل لوشاتو کسانى باشند که تا به حال به علت گران بودن پرتقال نتوانسته‏اند آن را تهیه کنند و شاید با ارزان شدن آن مى‏توانستند تهیه کنند، در حالى که شما این مقدار پرتقال را براى سه چهار روز خریده‏اید، ببرید مقدارى از آن را پس بدهید. » گفتم: « پس دادن آنها ممکن نیست‏ » فرمودند: «باید راهى پیدا کرد.» عرض کردم: «چه کارى از دست من ساخته است .» فرمودند:« پرتقال ها را پوست ‏بکنید و به افرادى بدهید که تا به حال پرتقال نخورده‏اند » . (11)

حاجى خیلى از آب استفاده مى‏کنى

یک روز من داشتم به باغچه آب مى‏دادم، امام به من گفتند:«این آب خوردن نباشد.» گفتم: نه آقاجان این آبى است که از چاه مى‏آید. گفتند:« آب چاهى نباشد که مردم از آن استفاده مى‏کنند.» گفتم نخیر آقا آب چاهى است که مخصوص همین جا است و براى درختان همین جا کنده‏اند. روز دیگر آمدند و گفتند: « حاجى خیلى از این آب استفاده مى‏کنى.» من تعجب کردم که مى‏گویند از آبى که کسى از آن مصرف نمى‏ کند زیاد استفاده نکنید. بعدا فهمیدم که آقا در مورد برق که براى بالا آوردن آب از چاه مصرف مى‏شود ملاحظه مى‏کنند. خیلى مقید بودند که در هیچ زمینه‏اى اسراف نشود. اگر مى‏دیدند چیز خوراکى در سطل زباله ریخته شده بسیار ناراحت مى‏شدند که چرا خوراکى را در سطل ریخته‏اند. (12)

پى‏نوشت‏ها:

1. آیة الله جعفر سبحانى،پا به پاى آفتاب، ج 3- ص 213.

2. عیسى جعفرى.

3. فریده مصطفوى.

4 و5. حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

6. حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

7. حجة الاسلام و المسلمین رسولى محلاتى، حوزه، ش 37 و 38 .

8. تیمورى، از محافظین بیت امام .

9. حجة الاسلام و المسلمین مسعودى خمینى،نور علم،دوره سوم، ش 7.

10. سید رحیم میریان.

11. زهرا مصطفوى،شاهد بانوان، ش 149.

12. زهرا مصطفوى.

- See more at: http://fa.alalam.ir/news/1599644#sthash.kHR0uEw5.dpuf

 

ویژگی های فردی و رفتاری امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره)
امام چشمه حیات و گنجینه اسرار بود.انسان کامل بود.او به خصلتهای والا ، سجایا و مکارم اخلاق آراسته بود.

چیزى بر اموال خود نیفزودند

ما در تمام طول عمر امام، شاهد بودیم که ایشان چیزى بر اموال خود نیفزودند . تنها ملک مختصرى از پدربزرگشان مانده بود که مزروعى بود . امام در آمدى که از همان زمین به دست مى‏آمد را خرج مى‏کردند.

زاهد بودن طلبه از نظر امام به این معنى نبود که طلبه لباس ژنده بپوشد، خوار شود  یا علامت گدایى در لباسش باشد . امام معتقد بودند که طلبه در عین حال که باید لباس متناسب بپوشد، باید قلب خود را نیز آماده کند و مى ‏فرمودند عمران و آبادى قلب با معنویت و توجه به خداست. (1)

 

این ها را نگذارید خراب شوند

در منزل امام درخت توتى وجود داشت. توت زیادى مى‏آورد که معمولا به زمین ریخته شده و از بین مى‏رفت .امام مى ‏فرمودند : «اینها را نگذارید خراب بشوند، جمع کنید.» درخت ‏خرمالویى هم بود که آقا مى‏فرمودند:«از خرمالوهایى که مى‏چینید به باغبان ها هم بدهید» . (2)

باید رعایت کنید

یک بار که خدمت امام بودیم، از من خواستند پاکت دارویشان را به ایشان بدهم . داخل پاکت، دارویى بود که باید به پایشان مى‏مالیدند.

بعد از مصرف دارو، امام یک دستمال کاغذى را به چهار تکه تقسیم کردند و با یک قسمت از آن چربى پایشان را پاک کردند و سه قسمت دیگر را داخل پاکت گذاشتند تا براى دفعات بعد بتوانند از آن استفاده کنند .

به امام گفتم: اگر برنامه زندگى این گونه است، پس ما همه جهنمى هستیم! چون ما واقعا این رعایت ها را به خصوص در مورد دستمال کاغذى نمى‏کنیم . آقا فرمودند: «شما این طور نباشید، ولى باید رعایت کنید» . (3)

هیچ کس مثل امام از دنیا دورى نگرفت

امام خمینی (ره)

با این که به طور قطع و یقین خصوصا پس از انقلاب براى هیچ مرجعى سیل وجوهات ، خیرات ، نذورات ، هبه‏ها و هدیه‏هاى شخصى به اندازه امام سرازیر نمى ‏شد اما این کثرت و فراوانى در زندگى امام حتى در امور مربوط به زندگى شخصى و خصوصى ایشان هیچ تفاوت و تغییرى را پدید نیاورد که باعث ‏شود با مصرف زیادتر و هزینه بیشتر از روال زندگى زاهدانه و على گونه خودشان فاصله بگیرند . در حقیقت، مى ‏توانم بگویم براى هیچ کس مثل امام ، شهرت ، ریاست ، دنیا و متاع آن روى نیاورد وهیچ کس هم مانند امام از این مناصب دورى و فاصله نگرفت . (4)

خودشان برمى‏ خاستند

امام در مصرف برق، بسیار صرفه جویى مى‏کردند. در اتاق اندرونى که محل استراحت و مطالعه ایشان بود سه لامپ وجود داشت ، یک لامپ مهتابى ، یک لامپ صد و یک چراغ بسیار کوچک 15 ولت.

وقتى امام ، قرآن تلاوت مى‏کردند یا گزارشات مختلف را مطالعه مى نمودند، دو چراغ مهتابى و یک لامپ صد ولت روشن بود ولى وقتى که مطالعه و تلاوت ایشان قطع مى‏شد امام على رغم کهولت ‏سنى که داشتند و برخاستن برایشان مشکل بود، خودشان از جاى بر مى‏خاستند، لامپ را خاموش مى‏کردند و فقط از نور مهتابى استفاده مى‏نمودند. آنگاه که به نماز مى‏ایستادند نیازى به مهتابى هم احساس نمى‏کردند و فقط چراغ کوچک را در حدى که نور ضعیفى در اتاق باشد روشن نگه مى‏داشتند. (5)

همه را به دیگران مى‏دادند

لباس هاى امام از یکى دو دست تجاوز نمى‏کرد با این که پارچه‏ها و لباس هاى دوخته و ندوخته زیادى براى ایشان هدیه مى‏آوردند ولى هر چه براى ایشان سوغات یا هدیه مى‏آوردند همه را به دیگران مى‏دادند. در خوراک نیز خیلى اهل قناعت ‏بودند و اقتصادى زندگى مى‏کردند، در حالى که همه گونه امکانات براى ایشان فراهم بود. (7)

امام حتى کفن از خود نداشتند

نکته‏اى که مى‏تواند براى همه ما بسیار پند آموز باشد، این است که همان شبى که مى‏خواستند امام را غسل و کفن کنند، دیدند که این رهبر عظیم و بزرگمرد عالم اسلام حتى یک کفن نیز از خود ندارد، و این حاکى از نفس مهذب و خصلت هاى پیامبر گونه امام بود. (8)

بدهید به کسى که استفاده کند

امام هدایاى عتیقه و نفیسى از قبیل قرآن خطى را که به ایشان داده مى‏شد مى‏فرمودند بدهید به جایى که بتوانند حفظ کنند. در یک مورد، قرآن خطى گران بهایى را فرمودند که به کتابخانه آستان قدس رضوى فرستاده شود. ایشان کتاب هایى را که از سوى مؤسسه‏هاى انتشاراتى یا از سوى نویسندگان به محضرشان فرستاده مى‏شد جز در موارد انگشت‏ شمار، که کتاب هاى عرفانى جدید الطبع بود (که آنها را نزد خودشان نگاه مى‏داشتند) در بقیه موارد، بعد از ملاحظه اجمالى مى‏فرمودند: «ببرید بدهید به کسى که از آنها استفاده کند» . (9)

از غذاى چرب پرهیز مى ‏کردند

امام همواره ساده زندگى مى‏کردند، ساده مى‏پوشیدند و ساده مى‏خوردند . از غذاهاى چرب و سنگین پرهیز مى‏کردند. در نجف غذاى مورد علاقه ایشان نان و پنیر و مغز گردو بود. (10)

شما دو گناه کردید

روزى من در نوفل لوشاتو به علت ارزانى، دو کیلو پرتقال خریدم و چون هوا خنک بود فکر کردم تا سه چهار روز پرتقال خواهیم داشت. امام با دیدن پرتقال ها فرمودند: «این همه پرتقال براى چیست؟» من براى این که کار خودم را توجیه کنم عرض کردم: «پرتقال ارزان بود براى چند روز اینقدر خریدم.» ایشان فرمودند: «شما مرتکب دو گناه شدید، یک گناه براى این که ما نیاز به این همه پرتقال نداشتیم و دیگر این که شاید امروز در نوفل لوشاتو کسانى باشند که تا به حال به علت گران بودن پرتقال نتوانسته‏اند آن را تهیه کنند و شاید با ارزان شدن آن مى‏توانستند تهیه کنند، در حالى که شما این مقدار پرتقال را براى سه چهار روز خریده‏اید، ببرید مقدارى از آن را پس بدهید. » گفتم: « پس دادن آنها ممکن نیست‏ » فرمودند: «باید راهى پیدا کرد.» عرض کردم: «چه کارى از دست من ساخته است .» فرمودند:« پرتقال ها را پوست ‏بکنید و به افرادى بدهید که تا به حال پرتقال نخورده‏اند » . (11)

حاجى خیلى از آب استفاده مى‏کنى

یک روز من داشتم به باغچه آب مى‏دادم، امام به من گفتند:«این آب خوردن نباشد.» گفتم: نه آقاجان این آبى است که از چاه مى‏آید. گفتند:« آب چاهى نباشد که مردم از آن استفاده مى‏کنند.» گفتم نخیر آقا آب چاهى است که مخصوص همین جا است و براى درختان همین جا کنده‏اند. روز دیگر آمدند و گفتند: « حاجى خیلى از این آب استفاده مى‏کنى.» من تعجب کردم که مى‏گویند از آبى که کسى از آن مصرف نمى‏ کند زیاد استفاده نکنید. بعدا فهمیدم که آقا در مورد برق که براى بالا آوردن آب از چاه مصرف مى‏شود ملاحظه مى‏کنند. خیلى مقید بودند که در هیچ زمینه‏اى اسراف نشود. اگر مى‏دیدند چیز خوراکى در سطل زباله ریخته شده بسیار ناراحت مى‏شدند که چرا خوراکى را در سطل ریخته‏اند. (12)

پى‏نوشت‏ها:

1. آیة الله جعفر سبحانى،پا به پاى آفتاب، ج 3- ص 213.

2. عیسى جعفرى.

3. فریده مصطفوى.

4 و5. حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

6. حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

7. حجة الاسلام و المسلمین رسولى محلاتى، حوزه، ش 37 و 38 .

8. تیمورى، از محافظین بیت امام .

9. حجة الاسلام و المسلمین مسعودى خمینى،نور علم،دوره سوم، ش 7.

10. سید رحیم میریان.

11. زهرا مصطفوى،شاهد بانوان، ش 149.

12. زهرا مصطفوى.

- See more at: http://fa.alalam.ir/news/1599644#sthash.kHR0uEw5.dpuf

ویژگی های فردی و رفتاری امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره)
امام چشمه حیات و گنجینه اسرار بود.انسان کامل بود.او به خصلتهای والا ، سجایا و مکارم اخلاق آراسته بود.

چیزى بر اموال خود نیفزودند

ما در تمام طول عمر امام، شاهد بودیم که ایشان چیزى بر اموال خود نیفزودند . تنها ملک مختصرى از پدربزرگشان مانده بود که مزروعى بود . امام در آمدى که از همان زمین به دست مى‏آمد را خرج مى‏کردند.

زاهد بودن طلبه از نظر امام به این معنى نبود که طلبه لباس ژنده بپوشد، خوار شود  یا علامت گدایى در لباسش باشد . امام معتقد بودند که طلبه در عین حال که باید لباس متناسب بپوشد، باید قلب خود را نیز آماده کند و مى ‏فرمودند عمران و آبادى قلب با معنویت و توجه به خداست. (1)

 

این ها را نگذارید خراب شوند

در منزل امام درخت توتى وجود داشت. توت زیادى مى‏آورد که معمولا به زمین ریخته شده و از بین مى‏رفت .امام مى ‏فرمودند : «اینها را نگذارید خراب بشوند، جمع کنید.» درخت ‏خرمالویى هم بود که آقا مى‏فرمودند:«از خرمالوهایى که مى‏چینید به باغبان ها هم بدهید» . (2)

باید رعایت کنید

یک بار که خدمت امام بودیم، از من خواستند پاکت دارویشان را به ایشان بدهم . داخل پاکت، دارویى بود که باید به پایشان مى‏مالیدند.

بعد از مصرف دارو، امام یک دستمال کاغذى را به چهار تکه تقسیم کردند و با یک قسمت از آن چربى پایشان را پاک کردند و سه قسمت دیگر را داخل پاکت گذاشتند تا براى دفعات بعد بتوانند از آن استفاده کنند .

به امام گفتم: اگر برنامه زندگى این گونه است، پس ما همه جهنمى هستیم! چون ما واقعا این رعایت ها را به خصوص در مورد دستمال کاغذى نمى‏کنیم . آقا فرمودند: «شما این طور نباشید، ولى باید رعایت کنید» . (3)

هیچ کس مثل امام از دنیا دورى نگرفت

امام خمینی (ره)

با این که به طور قطع و یقین خصوصا پس از انقلاب براى هیچ مرجعى سیل وجوهات ، خیرات ، نذورات ، هبه‏ها و هدیه‏هاى شخصى به اندازه امام سرازیر نمى ‏شد اما این کثرت و فراوانى در زندگى امام حتى در امور مربوط به زندگى شخصى و خصوصى ایشان هیچ تفاوت و تغییرى را پدید نیاورد که باعث ‏شود با مصرف زیادتر و هزینه بیشتر از روال زندگى زاهدانه و على گونه خودشان فاصله بگیرند . در حقیقت، مى ‏توانم بگویم براى هیچ کس مثل امام ، شهرت ، ریاست ، دنیا و متاع آن روى نیاورد وهیچ کس هم مانند امام از این مناصب دورى و فاصله نگرفت . (4)

خودشان برمى‏ خاستند

امام در مصرف برق، بسیار صرفه جویى مى‏کردند. در اتاق اندرونى که محل استراحت و مطالعه ایشان بود سه لامپ وجود داشت ، یک لامپ مهتابى ، یک لامپ صد و یک چراغ بسیار کوچک 15 ولت.

وقتى امام ، قرآن تلاوت مى‏کردند یا گزارشات مختلف را مطالعه مى نمودند، دو چراغ مهتابى و یک لامپ صد ولت روشن بود ولى وقتى که مطالعه و تلاوت ایشان قطع مى‏شد امام على رغم کهولت ‏سنى که داشتند و برخاستن برایشان مشکل بود، خودشان از جاى بر مى‏خاستند، لامپ را خاموش مى‏کردند و فقط از نور مهتابى استفاده مى‏نمودند. آنگاه که به نماز مى‏ایستادند نیازى به مهتابى هم احساس نمى‏کردند و فقط چراغ کوچک را در حدى که نور ضعیفى در اتاق باشد روشن نگه مى‏داشتند. (5)

همه را به دیگران مى‏دادند

لباس هاى امام از یکى دو دست تجاوز نمى‏کرد با این که پارچه‏ها و لباس هاى دوخته و ندوخته زیادى براى ایشان هدیه مى‏آوردند ولى هر چه براى ایشان سوغات یا هدیه مى‏آوردند همه را به دیگران مى‏دادند. در خوراک نیز خیلى اهل قناعت ‏بودند و اقتصادى زندگى مى‏کردند، در حالى که همه گونه امکانات براى ایشان فراهم بود. (7)

امام حتى کفن از خود نداشتند

نکته‏اى که مى‏تواند براى همه ما بسیار پند آموز باشد، این است که همان شبى که مى‏خواستند امام را غسل و کفن کنند، دیدند که این رهبر عظیم و بزرگمرد عالم اسلام حتى یک کفن نیز از خود ندارد، و این حاکى از نفس مهذب و خصلت هاى پیامبر گونه امام بود. (8)

بدهید به کسى که استفاده کند

امام هدایاى عتیقه و نفیسى از قبیل قرآن خطى را که به ایشان داده مى‏شد مى‏فرمودند بدهید به جایى که بتوانند حفظ کنند. در یک مورد، قرآن خطى گران بهایى را فرمودند که به کتابخانه آستان قدس رضوى فرستاده شود. ایشان کتاب هایى را که از سوى مؤسسه‏هاى انتشاراتى یا از سوى نویسندگان به محضرشان فرستاده مى‏شد جز در موارد انگشت‏ شمار، که کتاب هاى عرفانى جدید الطبع بود (که آنها را نزد خودشان نگاه مى‏داشتند) در بقیه موارد، بعد از ملاحظه اجمالى مى‏فرمودند: «ببرید بدهید به کسى که از آنها استفاده کند» . (9)

از غذاى چرب پرهیز مى ‏کردند

امام همواره ساده زندگى مى‏کردند، ساده مى‏پوشیدند و ساده مى‏خوردند . از غذاهاى چرب و سنگین پرهیز مى‏کردند. در نجف غذاى مورد علاقه ایشان نان و پنیر و مغز گردو بود. (10)

شما دو گناه کردید

روزى من در نوفل لوشاتو به علت ارزانى، دو کیلو پرتقال خریدم و چون هوا خنک بود فکر کردم تا سه چهار روز پرتقال خواهیم داشت. امام با دیدن پرتقال ها فرمودند: «این همه پرتقال براى چیست؟» من براى این که کار خودم را توجیه کنم عرض کردم: «پرتقال ارزان بود براى چند روز اینقدر خریدم.» ایشان فرمودند: «شما مرتکب دو گناه شدید، یک گناه براى این که ما نیاز به این همه پرتقال نداشتیم و دیگر این که شاید امروز در نوفل لوشاتو کسانى باشند که تا به حال به علت گران بودن پرتقال نتوانسته‏اند آن را تهیه کنند و شاید با ارزان شدن آن مى‏توانستند تهیه کنند، در حالى که شما این مقدار پرتقال را براى سه چهار روز خریده‏اید، ببرید مقدارى از آن را پس بدهید. » گفتم: « پس دادن آنها ممکن نیست‏ » فرمودند: «باید راهى پیدا کرد.» عرض کردم: «چه کارى از دست من ساخته است .» فرمودند:« پرتقال ها را پوست ‏بکنید و به افرادى بدهید که تا به حال پرتقال نخورده‏اند » . (11)

حاجى خیلى از آب استفاده مى‏کنى

یک روز من داشتم به باغچه آب مى‏دادم، امام به من گفتند:«این آب خوردن نباشد.» گفتم: نه آقاجان این آبى است که از چاه مى‏آید. گفتند:« آب چاهى نباشد که مردم از آن استفاده مى‏کنند.» گفتم نخیر آقا آب چاهى است که مخصوص همین جا است و براى درختان همین جا کنده‏اند. روز دیگر آمدند و گفتند: « حاجى خیلى از این آب استفاده مى‏کنى.» من تعجب کردم که مى‏گویند از آبى که کسى از آن مصرف نمى‏ کند زیاد استفاده نکنید. بعدا فهمیدم که آقا در مورد برق که براى بالا آوردن آب از چاه مصرف مى‏شود ملاحظه مى‏کنند. خیلى مقید بودند که در هیچ زمینه‏اى اسراف نشود. اگر مى‏دیدند چیز خوراکى در سطل زباله ریخته شده بسیار ناراحت مى‏شدند که چرا خوراکى را در سطل ریخته‏اند. (12)

پى‏نوشت‏ها:

1. آیة الله جعفر سبحانى،پا به پاى آفتاب، ج 3- ص 213.

2. عیسى جعفرى.

3. فریده مصطفوى.

4 و5. حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

6. حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

7. حجة الاسلام و المسلمین رسولى محلاتى، حوزه، ش 37 و 38 .

8. تیمورى، از محافظین بیت امام .

9. حجة الاسلام و المسلمین مسعودى خمینى،نور علم،دوره سوم، ش 7.

10. سید رحیم میریان.

11. زهرا مصطفوى،شاهد بانوان، ش 149.

12. زهرا مصطفوى.

- See more at: http://fa.alalam.ir/news/1599644#sthash.kHR0uEw5.dpuf

ویژگی های فردی و رفتاری امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره)
امام چشمه حیات و گنجینه اسرار بود.انسان کامل بود.او به خصلتهای والا ، سجایا و مکارم اخلاق آراسته بود.

چیزى بر اموال خود نیفزودند

ما در تمام طول عمر امام، شاهد بودیم که ایشان چیزى بر اموال خود نیفزودند . تنها ملک مختصرى از پدربزرگشان مانده بود که مزروعى بود . امام در آمدى که از همان زمین به دست مى‏آمد را خرج مى‏کردند.

زاهد بودن طلبه از نظر امام به این معنى نبود که طلبه لباس ژنده بپوشد، خوار شود  یا علامت گدایى در لباسش باشد . امام معتقد بودند که طلبه در عین حال که باید لباس متناسب بپوشد، باید قلب خود را نیز آماده کند و مى ‏فرمودند عمران و آبادى قلب با معنویت و توجه به خداست. (1)

 

این ها را نگذارید خراب شوند

در منزل امام درخت توتى وجود داشت. توت زیادى مى‏آورد که معمولا به زمین ریخته شده و از بین مى‏رفت .امام مى ‏فرمودند : «اینها را نگذارید خراب بشوند، جمع کنید.» درخت ‏خرمالویى هم بود که آقا مى‏فرمودند:«از خرمالوهایى که مى‏چینید به باغبان ها هم بدهید» . (2)

باید رعایت کنید

یک بار که خدمت امام بودیم، از من خواستند پاکت دارویشان را به ایشان بدهم . داخل پاکت، دارویى بود که باید به پایشان مى‏مالیدند.

بعد از مصرف دارو، امام یک دستمال کاغذى را به چهار تکه تقسیم کردند و با یک قسمت از آن چربى پایشان را پاک کردند و سه قسمت دیگر را داخل پاکت گذاشتند تا براى دفعات بعد بتوانند از آن استفاده کنند .

به امام گفتم: اگر برنامه زندگى این گونه است، پس ما همه جهنمى هستیم! چون ما واقعا این رعایت ها را به خصوص در مورد دستمال کاغذى نمى‏کنیم . آقا فرمودند: «شما این طور نباشید، ولى باید رعایت کنید» . (3)

هیچ کس مثل امام از دنیا دورى نگرفت

امام خمینی (ره)

با این که به طور قطع و یقین خصوصا پس از انقلاب براى هیچ مرجعى سیل وجوهات ، خیرات ، نذورات ، هبه‏ها و هدیه‏هاى شخصى به اندازه امام سرازیر نمى ‏شد اما این کثرت و فراوانى در زندگى امام حتى در امور مربوط به زندگى شخصى و خصوصى ایشان هیچ تفاوت و تغییرى را پدید نیاورد که باعث ‏شود با مصرف زیادتر و هزینه بیشتر از روال زندگى زاهدانه و على گونه خودشان فاصله بگیرند . در حقیقت، مى ‏توانم بگویم براى هیچ کس مثل امام ، شهرت ، ریاست ، دنیا و متاع آن روى نیاورد وهیچ کس هم مانند امام از این مناصب دورى و فاصله نگرفت . (4)

خودشان برمى‏ خاستند

امام در مصرف برق، بسیار صرفه جویى مى‏کردند. در اتاق اندرونى که محل استراحت و مطالعه ایشان بود سه لامپ وجود داشت ، یک لامپ مهتابى ، یک لامپ صد و یک چراغ بسیار کوچک 15 ولت.

وقتى امام ، قرآن تلاوت مى‏کردند یا گزارشات مختلف را مطالعه مى نمودند، دو چراغ مهتابى و یک لامپ صد ولت روشن بود ولى وقتى که مطالعه و تلاوت ایشان قطع مى‏شد امام على رغم کهولت ‏سنى که داشتند و برخاستن برایشان مشکل بود، خودشان از جاى بر مى‏خاستند، لامپ را خاموش مى‏کردند و فقط از نور مهتابى استفاده مى‏نمودند. آنگاه که به نماز مى‏ایستادند نیازى به مهتابى هم احساس نمى‏کردند و فقط چراغ کوچک را در حدى که نور ضعیفى در اتاق باشد روشن نگه مى‏داشتند. (5)

همه را به دیگران مى‏دادند

لباس هاى امام از یکى دو دست تجاوز نمى‏کرد با این که پارچه‏ها و لباس هاى دوخته و ندوخته زیادى براى ایشان هدیه مى‏آوردند ولى هر چه براى ایشان سوغات یا هدیه مى‏آوردند همه را به دیگران مى‏دادند. در خوراک نیز خیلى اهل قناعت ‏بودند و اقتصادى زندگى مى‏کردند، در حالى که همه گونه امکانات براى ایشان فراهم بود. (7)

امام حتى کفن از خود نداشتند

نکته‏اى که مى‏تواند براى همه ما بسیار پند آموز باشد، این است که همان شبى که مى‏خواستند امام را غسل و کفن کنند، دیدند که این رهبر عظیم و بزرگمرد عالم اسلام حتى یک کفن نیز از خود ندارد، و این حاکى از نفس مهذب و خصلت هاى پیامبر گونه امام بود. (8)

بدهید به کسى که استفاده کند

امام هدایاى عتیقه و نفیسى از قبیل قرآن خطى را که به ایشان داده مى‏شد مى‏فرمودند بدهید به جایى که بتوانند حفظ کنند. در یک مورد، قرآن خطى گران بهایى را فرمودند که به کتابخانه آستان قدس رضوى فرستاده شود. ایشان کتاب هایى را که از سوى مؤسسه‏هاى انتشاراتى یا از سوى نویسندگان به محضرشان فرستاده مى‏شد جز در موارد انگشت‏ شمار، که کتاب هاى عرفانى جدید الطبع بود (که آنها را نزد خودشان نگاه مى‏داشتند) در بقیه موارد، بعد از ملاحظه اجمالى مى‏فرمودند: «ببرید بدهید به کسى که از آنها استفاده کند» . (9)

از غذاى چرب پرهیز مى ‏کردند

امام همواره ساده زندگى مى‏کردند، ساده مى‏پوشیدند و ساده مى‏خوردند . از غذاهاى چرب و سنگین پرهیز مى‏کردند. در نجف غذاى مورد علاقه ایشان نان و پنیر و مغز گردو بود. (10)

شما دو گناه کردید

روزى من در نوفل لوشاتو به علت ارزانى، دو کیلو پرتقال خریدم و چون هوا خنک بود فکر کردم تا سه چهار روز پرتقال خواهیم داشت. امام با دیدن پرتقال ها فرمودند: «این همه پرتقال براى چیست؟» من براى این که کار خودم را توجیه کنم عرض کردم: «پرتقال ارزان بود براى چند روز اینقدر خریدم.» ایشان فرمودند: «شما مرتکب دو گناه شدید، یک گناه براى این که ما نیاز به این همه پرتقال نداشتیم و دیگر این که شاید امروز در نوفل لوشاتو کسانى باشند که تا به حال به علت گران بودن پرتقال نتوانسته‏اند آن را تهیه کنند و شاید با ارزان شدن آن مى‏توانستند تهیه کنند، در حالى که شما این مقدار پرتقال را براى سه چهار روز خریده‏اید، ببرید مقدارى از آن را پس بدهید. » گفتم: « پس دادن آنها ممکن نیست‏ » فرمودند: «باید راهى پیدا کرد.» عرض کردم: «چه کارى از دست من ساخته است .» فرمودند:« پرتقال ها را پوست ‏بکنید و به افرادى بدهید که تا به حال پرتقال نخورده‏اند » . (11)

حاجى خیلى از آب استفاده مى‏کنى

یک روز من داشتم به باغچه آب مى‏دادم، امام به من گفتند:«این آب خوردن نباشد.» گفتم: نه آقاجان این آبى است که از چاه مى‏آید. گفتند:« آب چاهى نباشد که مردم از آن استفاده مى‏کنند.» گفتم نخیر آقا آب چاهى است که مخصوص همین جا است و براى درختان همین جا کنده‏اند. روز دیگر آمدند و گفتند: « حاجى خیلى از این آب استفاده مى‏کنى.» من تعجب کردم که مى‏گویند از آبى که کسى از آن مصرف نمى‏ کند زیاد استفاده نکنید. بعدا فهمیدم که آقا در مورد برق که براى بالا آوردن آب از چاه مصرف مى‏شود ملاحظه مى‏کنند. خیلى مقید بودند که در هیچ زمینه‏اى اسراف نشود. اگر مى‏دیدند چیز خوراکى در سطل زباله ریخته شده بسیار ناراحت مى‏شدند که چرا خوراکى را در سطل ریخته‏اند. (12)

پى‏نوشت‏ها:

1. آیة الله جعفر سبحانى،پا به پاى آفتاب، ج 3- ص 213.

2. عیسى جعفرى.

3. فریده مصطفوى.

4 و5. حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

6. حجة الاسلام و المسلمین رحیمیان.

7. حجة الاسلام و المسلمین رسولى محلاتى، حوزه، ش 37 و 38 .

8. تیمورى، از محافظین بیت امام .

9. حجة الاسلام و المسلمین مسعودى خمینى،نور علم،دوره سوم، ش 7.

10. سید رحیم میریان.

11. زهرا مصطفوى،شاهد بانوان، ش 149.

12. زهرا مصطفوى.

- See more at: http://fa.alalam.ir/news/1599644#sthash.kHR0uEw5.dpuf

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد