انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

انصارحزب الله گرگان

مذهبی،فرهنگی و سیاسی/نثار روح مطهر امام و شهدا صلوات

در پی اظهارات شیخ حسن روحانی در همدان

به سر زبان آوردن پایان سایه شوم جنگ از سر ایران، این سوال را در ذهن متبادر می کند که کشور در خطر کدام جنگ و از سوی چه کشوری قرار داشت که با توافق وین، سایه شوم آن از سر کشور برداشته شد؟

  

آقای روحانی در سخنرانی دیروز خود در سفر استانی به همدان اظهار داشت: «امروز با حمایت شما مردم و تلاش دولتمردانی که از سوی شما انتخاب شده اند چهره واقعی ایران به دنیا معرفی شده و بعد از ۲۲ ماه تلاش و مذاکره به نقطه‌ای رسیدیم که توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداشته و امنیت واقعی را به این کشور بازگردانیم.»


 به سر زبان آوردن پایان سایه شوم جنگ از سر ایران، این سوال را در ذهن متبادر می کند که کشور در خطر کدام جنگ و از سوی چه کشوری قرار داشت که با توافق وین، سایه شوم آن از سر کشور برداشته شد؟

در نگاه اول و سطحی اندیشی به بررسی خطرناک و تهدیدات نظامی علیه ایران می بایست به روابط جمهوری اسلامی با سایر دوَل در دو دهه اخیر نظاره کرد که نشان می دهد تنها امریکا و رژیم صهیونیستی بوده اند که بارها ایران اسلامی را در رسانه ها تهدید به حمله نظامی کردند، ولی از بعد از هشت سال دفاع مقدس تاکنون هیچ کشوری به خود جرأت حمله مستقیم و یا غیر مستقیم نظامی به ایران را نداده است.

نگاه دوم که نگاه تکمیلی و عمق سنجی اظهارات مقامات بلند پایه امریکا و رژیم صهیونیستی است؛ به چرایی عدم اجرایی شدن تهدیدات روزانه این مقامات در حمله نظامی و روی میز بودن گزینه جنگ از سوی امریکا می پردازد. برای پاسخ به این چرایی منابع ذیل را مورد مظالعه و سپس بررسی قرار می دهیم.

۱- یک مرداد ۱۳۹۴، نشستی کمیته روابط خارجی سنا با حضور جان کری، ارنست مونیز و جک لو

سناتور «باب کورکر»، رئیس‌کمیته روابط خارجی مجلس سنا در ابتدای این نشست به اقدام کنگره برای وضع برخی تحریم‌ها علیه ایران اشاره کرد و گفت کنگره هنگام وضع تحریم‌هایی که ایران را پای میز مذاکره کشاند، به قوه مجریه اختیار داد تحریم‌ها را تعلیق و یا کشورها و موسسات را از اجرای آنها معاف کند.

«کورکر»، سپس از اظهارات مقامات دولت آمریکا که گفته‌اند گزینه جایگزین توافق هسته‌ای فعلی جنگ است، انتقاد کرد و گفت که گزینه سوم که توافق بهتر با ایران است، نیز وجود دارد.



۲- ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، جلسه بررسی طرح جنجالی کروکر – منندز در مجلس سنای امریکا

سناتور تام اودال، باب منندز و جف مرکلی در دفاع از این طرح در صحن سنای امریکا سخنانی را مطرح کردند، حقایق بسیار مهمی درباره عصاره راهبرد امریکا در قبال برنامه هسته‎ای ایران وجود دارد.

در مفصل‎ترین بخش از این اظهارات، سناتور دموکرات جف مرکلی اثبات می‎کند که چرا گزینه مذاکره با ایران آنهم به شیوه کنونی، پر منفعت‎ترین گزینه برای امریکا خواهد بود.

مرکلی سه راهکار اصلی پیش روی امریکا برای تقابل با ایران هسته‎ای را  ۱. تشدید تحریم‎ها ۲.مذاکره و توافق دیپلماتیک ۳-حمله نظامی عنوان می‎کند.

او مستند به گزارش منابع امنیتی امریکا از غیرقابل کنترل بودن واکنش به حمله نظامی سخن گفته و آنرا غیر ممکن اعلام می‎کند و با وجود تهدیدهای نظامی این روزها امریکا به صراحت می‎گوید: « بنابراین اجازه دهید از گزینه استفاده از زور کنار رویم.»


جف مرکلی برای مقابله با ایران اظهار می کند که: «سه گزینه اساسی در این زمینه وجود دارد.

یک گزینه برچیدن برنامه تسلیحاتی ایران از راه مذاکره به همراه بازرسی های سرزده و رژیم راستی آزمایی است تا اطمینان یابیم ایران به قول خود عمل می کند.

گزینه دوم برپایه تمدید نامحدود تحریم های چند جانبه اقتصادی است به این امید که این تحریم ها  همچنان ایران را از دنبال کردن برنامه تسلیحاتی منصرف کند.

گزینه سوم استفاده از راه حل نظامی برای نابودی عناصر حساس زیرساخت های تسلیحاتی ایران است.»

وی در خصوص گزینه سوم اینگونه توضیح می دهد: « گزینه سوم که در سنا درباره آن بحث شده است، نابودی زیرساخت هسته ای ایران از طریق نیروی نظامی  است.

طرفداران گزینه نظامی تصور می کنند گروه کوچکی از بمب افکن های آمریکا می توانند با استفاده از بمب های سنگر شکن حملات محدودی انجام دهند.  این حرف آنها است و می گویند آمریکا می تواند به آسانی حلقه اصلی چرخه سوخت هسته ای در ایران را بشکند و برنامه هسته ای ایران را  سه تا پنج سال به عقب بازگرداند.این تحلیل ساده ای است. کارشناس نظامی تصویر بسیار متفاوتی ترسیم کردند.جناب رئیس !من همه همکاران در اینجا را ترغیب می کنم تحلیل مرکز مطالعات راهبردهای بین المللی درباره اثرات حملات پیشگیرانه علیه تاسیسات هسته ای ایران را که در دهم سپتامبر دوهزار ویازده  تجدید چاپ شده است، بخوانند.

این تحلیل می گوید در پی این کارزار عناصر بسیار پیچیده تهاجمی و دفاعی قرار دارد. در اینجا تعداد کمی از آنها را بیان می کنم. راهبرد وسیع تر این است که سیستم رادار و موشک های ضدهوایی ایران را از بین ببریم.راهبرد وسیع تر این است که باید موشک های بالستیک ایران و دیگر تسلیحاتی را که ایران می تواند برای حملات تلافی جویانه انجام دهد،از بین ببریم. این بخش کمی از پیچیدگی گزینه نظامی است.

یک مسئله روشن است.مسیر جنگ نامعلوم و غیرقابل پیش بینی است.آنچه که ما می توانیم اطمینان داشته باشیم پیچیدگی و آشوب جنگ بسیار ضرر خواهد داشت. ما این را می دانیم زیرا این ماهیت هر نبرد است. تاریخ معاصر شواهد کافی دارد که هر زمانی گزینه نظامی ابتدا ساده به نظر می آمد، می تواند کنترل آن بسیار دشوار و هزینه بر باشد.

رهبران ایران پس از حمله تصمیم خواهند گرفت که اولویت ملی آنها دستیابی به سلاح هسته ای است طوری که آمریکا و هیچ کشور دیگری جرات حمله مجدد به ایران را نداشته باشند.

بنابراین اجازه دهید از گزینه استفاده از زور کنار رویم. توافق با ایران از راه مذاکره و توام با راستی آزمایی برای برچیدن برنامه هسته ای احتمال رسیدن به اهداف اصلی امنیتی ما را بدون پیامدهای گسترده جانی و مالی افزایش می دهدو موجب از بین رفتن راه‎های دسترسی ایران به سلاح هسته ای از طریق اورانیوم و پلوتونیوم و راههای مخفی خواهد شد.

اگر این گزینه را با گزینه پایان دادن مذاکرات و اعمال تحریم های شدید ممکن مقایسه کنیم می‎بینیم در این گزینه (تشدید تحریم ها) احتمال زیادی وجود دارد ائتلاف چندجانبه از هم بگسلد و تحریم های چندجانبه از بین برود و زیان دیگر آن این خواهد بود که همه برنامه های ایران که براساس روند مذاکرات فعلی متوقف شده است،باردیگر فعال گردد.

گزینه سوم(نظامی) به قیمت خون و مال تمام خواهد شد و می تواند موجب ایجاد چرخه جنگ شود که به جای افزایش امنیت آمریکا ومتحدان موجب از بین رفتن آن خواهد شد.

 بنابراین تنها گزینه که بهترین گزینه است، توافق با ایران از راه مذاکره و توام با راستی آزمایی برای برچیدن برنامه هسته ای این کشور است. ما باید همه تلاش خود را در سنا برای موفقیت این گزینه به کار بندیم. »

۳- بهمن ۱۳۹۳، ارزیابی بودجه دفاعی پنتاگون برای سال مالی ۲۰۱۵ توسط مرکز ارزیابی‌های راهبردی و بودجه‌ا ی (CSBA)

عدم توافق موجود میان وزارت دفاع و کنگره که بودجه نظامی را به کمترین سطح رسانده است. حضور نظامی آمریکا در خارج از این کشور سنگین و پرهزینه است و احتمالاً در آینده هزینه‌برتر نیز خواهد شد، بطوریکه آمریکا دیگر توانایی تأمین مالی تمام جنگ‌ها و ماجراجویی‌های خارجی‌اش را ندارد.

۴- اول فرودین ۱۳۹۱، سخنرانی مقام معظم رهبری در حرم رضوی

«برادران و خواهران عزیز! ملت عزیز ایران! آمریکا با همه‌ی قدرت‌نمائیهایش، با همه‌ی هیاهوها و جنجالهایش، امروز در موضع ضعف و موضع متزلزلی است. من نمیخواهم به خبرهای پشت پرده یا به چیزهای ظاهری تمسک کنم؛ حساب من، یک حساب دو دو تا چهارتاست. ببینید، رئیس جمهور کنونی آمریکا با شعار «تغییر» سر کار آمد. تغییر یعنی چه؟ یعنی وضعیتی داریم که بسیار بد است، من میخواهم آن وضعیت را تغییر بدهم. او با این شعار آمد توی میدان، مردم هم به خاطر شعار تغییر، به او رأی دادند؛ والّا مردمِ نژادپرست حاضر نبودند به یک فردی که از نژاد سیاه است، رأی بدهند؛ اما رأی دادند، به امید تغییر. خب، اینکه شعار «تغییر» اینقدر در مردم اثر میگذارد، نشان‌دهنده‌ی وضع بد فعلی است. یعنی وضعی که در هنگام نامزد ریاست جمهوری شدن این آقا بر آمریکا حاکم بوده است، به اعتراف مردم آمریکا، وضع بدی بوده است و او قول داد که تغییر پیدا بشود. پس بدی مسلّم شد. ما نمیخواهیم این را بگوئیم؛ خود مردم آمریکا اعتراف کردند که وضعشان بد است. خب، حالا این آقا آمد سر کار؛ آیا تغییر ایجاد کرد؟ توانست تغییر بدهد؟ توانست آن وضع بد را عوض کند؟ امروز آمریکا پانزده هزار میلیارد دلار گرفتاری و بدهکاری دارد. این بدهکاریها از تولید ناخالص ملیشان یا بیشتر است یا برابر تولید ناخالص ملی این کشور است؛ این برای یک کشور، بدبختی و گرفتاری است. آن هم که وضع سیاسیشان است: مجبور شدند بدون دستاورد از عراق بیرون بیایند. در افغانستان روزبه‌روز وضعشان بدتر میشود. در پاکستان که یکی از کشورهای همراه با آنها بود، روزبه‌روز بدنام‌تر میشوند. در کشورهای اسلامی، در مصر، در شمال آفریقا، در تونس، آمریکائیها از آن هیمنه کاملاً ساقط شده‌اند. علاوه‌ی بر همه‌ی اینها، جنبش تسخیر وال‌استریت در خود شهرهای آمریکا به راه افتاده است. این وضعیت، وضعیت خوبی است؟ این حسابِ دو دو تا چهارتاست؛ این حسابِ پیچیده‌ای نیست. تغییر را مردم آمریکا قبول کردند؛ یعنی وضعیت کنونی بد است؛ آن وضعیت بد هم تا حالا تغییر پیدا نکرده است. بنابراین آمریکا گرفتار است.

 ممکن است آمریکا خطرهائی برای کشورهای دیگر ایجاد کند؛ ممکن است دیوانگی کنند. البته من همین جا بگویم؛ ما سلاح اتمی نداریم، سلاح اتمی هم نخواهیم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان - چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستی - برای دفاع از خودمان، در همان سطحی که دشمن حمله کند، به آنها حمله خواهیم کرد.»

حال پس از مطالعه اظهارات سناتورهای امریکایی و ارزیابی بودجه دفاعی پنتاگون از سوی یکی از اندیشکده های بی طرف امریکایی و تحلیل جامع مقام معظم رهبری از وضعیت کنونی امریکا؛ از آقای روحانی، رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور باید پرسید که شما بر کدامین ادله و سند؛ پیش فرضی به نام تهدید جدی و خطرناک حمله نظامی به کشور را در نظر می گیرید و بر مبنای این پیش فرض، توافق نامتوازن وین را امضا نموده اید؟ و دوباره سوال ابتدایی این وجیزه را مجددا از آقای روحانی می پرسیم و آن اینکه: کشور در خطر کدام جنگ و از سوی چه کشوری قرار داشت که با توافق وین، سایه شوم آن از سر کشور برداشته شد؟

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 07:17 ب.ظ

واقعا باعث تاسفه که ما همچین رئیس جمهوری داریم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد